موضوع و پدیده «کارآفرینی» در ایران مربوط به دو دهه گذشته است. معادلی که جایگزین عبارت «صاحبان سرمایه» انتخاب شد تا جامعه اقتصادی-سیاسی ایران فهم منطقیتر و صحیحتری از آن داشته باشند. اگرچه این مفهوم تا اواسط دهه 70 با تشویش و احتیاط بر زبانها رانده میشد و یادآور مهاجرت و مصادره اموال بسیاری از صاحبان سرمایه بود که در سالهای نخست انقلاب صورت گرفت.
استارتاپ به یک کسبوکار نوپا گفته میشود که با هدف پیدا کردن مدل کسبوکار راهاندازی میشود و هیچ تضمینی برای به موفقیت رسیدن آن وجود ندارد. استارتاپ یا استارتآپ یک سرمایهگذاری به شکل کارآفرینی است که طی آن یک شرکت نوپا ایدهی جدیدی برای کسبوکار ارائه میدهد. در این نوشته سعی شده پرکاربردترین اصطلاحات مطرح در این زمینه بیان شوند.
آیا تصویری که رسانهها از سرمایهگذاران و کارآفرینان نشان میدهند، تصویر محترمانهای است؟ پاسخ این سوال از نگاه عمده اعضای هیات نمایندگان اتاق ایران (دوره هفتم) که در یک پژوهش دانشگاهی شرکت کرده بودند، «خیر» بود. آنها معتقدند تصویری واقعی از کارآفرینان برای عموم مردم به نمایش درنمیآید.
احساس میکنید که قرار است روزی به موفقیت برسید. نسبتا خود را قدرتمند احساس میکنید. قرار است به زودی کار بزرگی انجام دهید. به نظرتان ارزش کار شما خیلی زیاد است. معروف هستید. تنها چیزی که احتیاج دارید کمی زمان بیشتر است… اگر زمان بیشتری داشتید تمام این اتفاقات میافتاد...
بله! بالاخره تمام شد و از خط پایان گذشتید. حالا با در دست داشتن این مدرک میتوانید تجارتی را که سالها برای راهاندازیاش تلاش کرده بودید شروع کنید، اینطور نیست؟ نخیر اینطور نیست، کجا با این عجله؟ قبل از شروع باید برخی از عادتها را کنار بگذارید!
نهادهای حکومتی با شکلدهی ساختار انگیزشی و فراهم کردن بسترهای مناسب رقابت، و فضای مساعد، شفاف و بدون فساد کسبوکار در مقام عامل و نیروی پیشبرنده توسعه اقتصادی ظاهر میشوند. عوامل نهادی نظیر قوانین اقتصادی، سیاستهای دولتی و دستگاه قضایی مقتدر، همگی شکلدهنده محیطی کارآمد، برای تولید و تجارت هستند.
وارد شدن به یک حوزه کاری، معادل موفق شدن در آن نیست. کارآفرین ها، همه موفق نیستند و بعضی ها کاملا شکست می خورند. بعضی ها از هدف شان تا حدی عقب می مانند اما معدود افرادی هم هستند که اساسا برای موفقیت کامل تمرکز می کنند. کارآفرینان موفق عادات مشترک تحسین آمیزی دارند که همه، برای موفقیت مالی باید داشته باشند!
علیاصغر سعیدی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، پیام سخنان وزیر اطلاعات در مورد کارآفرینان را در یک جمله خلاصه میکند و میگوید: «اگر دنبال توسعه اقتصادی هستیم و به ویژه از اقتصاد مقاومتی دفاع میکنیم، ابزار مهمی که میتواند این پروژه را جلو ببرد کارآفرین است و او باید در آرامش و امنیت باشد.» سعیدی، مطالعات بسیاری درباره احوالات کارآفرینان ایرانی به ویژه کارآفرینان عصر پهلوی داشته است.
وقتی با انسانهای بسیار موفق صحبت میکنید، به شما میگویند که در برهههایی از دوران حرفهای خود احساس شکست میکردند. نه به این دلیل که اعتماد به نفس نداشتند، بلکه به این دلیل که سرهر چیزی خطر میکردند. تفاوت بین افراد موفق و کسانی که هرگزخبری از آنها نمیشنویم این است که افراد موفق با وجود تمام مشکلات به راهشان ادامه میدهند.
تسهیل کسب و کار در یک کشور به خصوص در مراحل اولیه و ابتدایی آن، نیاز به مقدمات و ملزومات فراوان دارد. به همین علت، فرآیند تسهیل به صورت تدریجی و گام به گام صورت میگیرد و راهحلی ناگهانی و دفعی برای آن وجود ندارد. کشور ما هم از این امر مستثنی نیست؛ خصوصاً که شرایط سخت تحریم و سوءمدیریتهای صورتگرفته، این فرآیند تدریجی را بیش از پیش دشوار کرده است.
استودیوهای استارتاپی امروزه نقش مهمی در تشکیل، رشد، بلوغ و به ثمر نشستن ایدهها دارند. مارسلو کالبوچی یکی از افرادی است که در استودیو استارتاپی PIONEER SQUARE LABS فعالیت میکند. او آموختههای خود را از استودیو استارتاپی که در آن مشغول است در قالب ۹ مورد به اشتراک گذاشته است.
به نظر میرسد که این روزها همه خود را "کارآفرین" مینامند. صحبتهای زیادی دربارهی رها کردن شغل فعلیتان، دنبال کردن رویاهایتان، کسب درآمد حتی در زمان خواب و زندگی همراه با شور و هیجان میشنوید. و گاهی آنچنان مدهوش این داستانها میشوید که تصمیم میگیرید بعد از نوشیدن فنجان چایتان بروید و کسب و کار خود را راه بیندازید.
بطور ساده کارآفرین به شخص حقیقی یا حقوقی ای گفته می شود که توانایی تحمل ریسک (اغلب مالی) را دارد و می تواند یک ایده اولیه را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کند. همه ما می توانیم یک کارآفرین باشیم، چه کارمند، چه کشاورز و … در هر پست و مقامی که باشیم در راه انجام فعالیت های خود می توانیم کارآفرین بوده و ایده های خود برای بهبود انجام کارها را به واقعیت تبدیل کنیم.
استارتاپهای ایرانی به سرعت در حال رشد و تأثیرگذاری هرچه بیشتر روی اقصاد کشور هستند. اما در این راه، موانع بزرگی این کسب و کارها را تهدید میکند که در این مقاله به آنها پرداخته شده و مهمترین دلایل شکست استارتاپهای ایرانی را بیان شده است.
شاید فقط به دنبال شغل نیستید، بلکه به دنبال یک شغل خاص میگردید. شغلی که رضایت شما را جلب کند. شغلی که خوشحالتان کند، شغلی که زندگی شما را تامین کند و از همه مهمتر شغلی که مسیر روشنی به سمت آیندهای امیدوار کننده داشته باشد.
کار آفرین بودن گاهی اوقات هم کار سختی است. گفته های کار آفرینان به ما کمک خواهد کرد تا کمی از رمز و رازهای راه های رسیدن به تمرکز در کار آفرینی بیشتر بدانیم.حالا دیگر کار آفرین بودن خیلی سخت تر از گذشته است. کار آفرینان باید مدام به چیزهای مختلف توجه کنند و حواسشان به اطراف باشد. بیشتر وقت کار آفرینان به جواب دادن به تلفن ها، ایمیل ها و گذاشتن پست های اجتماعی می گذرد.
ماهیت دولت به گونهای است که قادر به تصدیگری و بنگاهداری به شکل کارآمد نیست. دولتها ذاتاً برای سیاستگذاری، تصمیمسازی و ارائه خدمات عمومی ایجاد شدهاند. دولت نمیتواند جایگاه سیاستگذاری و تصدیگری را به طور همزمان حفظ کند. جمع این دو محال است.
در این یادداشت، بحث ما در این مورد است که چطور برای کار و کسب خود، هدف گذاری کنیم و آن را به اجرا برسانیم؟ نکته ای که در وهله اول می خواهم بدان توجه کنیم این است که هدف گذای باید متناسب با پتانسیل ها، توانمندی ها، فرصت ها، تهدیدها و مسائلی از این قبیل باشد.
ریسک کردن کار ترسناکی است؛ چه بخواهید در طول یک بازی دوستانه با رفقا مهره حساسی را جابه جا کنید و چه شغل فعلی تان را به امید راه اندازی کسب و کاری جدید کنار بگذارید. بسیاری از مردم تا جای ممکن از ریسک کردن اجتناب می کنند زیرا بر این باور هستند که عدم انجام کار خطر ناک از انجام آن بهتر است.
این روزها مُد شده جوان ها با اجاره کردن دفتر کار مجازی، تاسیس یک شرکت و چاپ چند کارت ویزیت، خود را در مسند رهبری یک سازمان یا مجموعه ای و گاه پا فراتر گذاشته و خود را رهبری کارآفرین تصور می کنند و به مهارت ها و ابزارهای آن کاری ندارند.
همهی انسانها به دنبال زندگی بهتر هستند و در اکثر اوقات این زندگی بهتر با راه حلهایی بهتر به وجود میآید؛ ولی کمتر کسی توجه میکند که چگونه باید راه حل های بهتری را پیدا کرد. خیلی ساده است. برای اینکه راهحلهای بهتری پیدا کنیم باید سؤالات بهتری بپرسیم!
راه اندازی کسب و کار جدید قطعا با لذتی بی وصف همراه است که همه ما خواهان تجربه آن هستیم. همه ما کارآفرینان موفقی را می شناسیم که توانسته اند کسب و کار خود را رونق بخشند؛ موفقیتی که ما مدیون فکر و ذهن خلاق مدیران عامل و مهندسان این کمپانی ها می دانیم و به همین دلیل هم حتما این افراد را الگوی خود قرار می دهیم و سعی می کنیم هر چه بیشتر با ایده های آنها آشنا شویم.
پذیرش پیشنهاد فرصت شغلی جدید، راه اندازی استارتاپ خودتان و یا حتی استخدام شدن برای یک شغل دولتی همگی بستگی به توانایی شما در ارزیابی فرصت هایی دارد که هر روز دَر خانه شما را می زنند!
قصد داریم بهترین راه ها برای ایجاد مشاغل خانگی پرسود را بررسی کنیم. این روش که در اواخر قرن بیستم و ابتدا در چین به اجرا درآمده و خوشبختانه در مجلس شورای اسلامی ایران نیز به تصویب رسیده است ما را قادر می سازد که اوقات فراغت خود و خانواده و افرادی را که فاقد شغل هستند به فعالیت تولیدی و ایجاد درآمد بدل کنیم.
هیچ کسی نمیداند که اولین کارآفرین دنیا چه کسی بوده است. موضوعی که میتوانست عنوان داستانی فوقالعاده باشد. برای پیدا کردن اولین کارآفرین باید به سالهای بسیار دور، یعنی قبل از پیدایش نوشتن و مکتوب شدن تاریخ برگردیم.
در شروع هر کسب و کاری اهمیت داشتن وب سایت در کنار سایر نگرانی های شروع کسب و کار اهمیت دارد. ایجاد یک وب سایت علاوه بر اینکه اعتبار شرکتی شما را افزایش می دهد موجب شناخته شدن کسب و کار می شود و موجب حضور آنلاین شما و افزایش مخاطبان بسیاری را به سمت کسب و کار کار شما می شود.
در این مطلب، میخواهیم دربارهی تفاوتهای بین دو شیوهی زندگی صحبت کنیم؛ شیوههایی که روی شغل، زندگی خانوادگی، تحصیل، حساب بانکی و شخصیت شما تاثیر میگذارد. احتمالا بدانید که منظور، کارآفرینی و کارمندی است.
از آنجا که هیچ مسیر بدون مانعی وجود ندارد مسیر موفقیت هم صاف و هموار نیست. موانع در واقع همان چالشهایی هستند که هر فردی جدای از شرایط درونی و بیرونیاش با آنها رو به رو میشود.
یکی از مهمترین سوالهایی که در فضای کسبوکار مطرح میشود، این است که چرا بعضیها بهسرعت با شکست مواجه میشوند، ولی برخی دیگر پلههای ترقی را یکی بعد از دیگری میپیمایند و حتی کسبوکار موفق جدیدی را آغاز میکنند.
کارآفرینان اجتماعی مجموعه ای از رفتارهای استثنائی دارند که به عنوان مشوقی برای آن ها عمل می کند.