رابرت کیوساکی به خوبی می داند چطور باید یک برند ایجاد کند. این نابغه متخصص در امور سواد مالی و سرمایه گذاری به برند مجموعه همایش ها، بازی ها و کتاب های «پدر پولدار، پدر بی پول» مشهور است. درواقع کتاب های «پدر پولدار، پدر بی پول»، «چهارراه گردش مالی پدر پولدار» و «راهنمای پدر پولدار برای سرمایه گذاری» همگی در میان فهرست های مختلف ده کتاب پرفروش دنیا قرار داشتند.
هوش مالی و میزان آن مهمترین تفاوت بین افراد ثروتمند و افرادی که در زندگی مالی خود به موفقیت نرسیدهاند می باشد. خوشبختانه هوش مالی تنها یک استعداد ذاتی نیست و میتوان آن را یاد گرفت و افزایش داد. آموزش و یادگیری مسائل و اطلاعات مالی در کنار رعایت برخی دیگر از نکات باعث تقویت و افزایش هوش مالی خواهد شد.
"اگر چیزی را دوست نداری، تغییرش بده. اگر نمی توانی تغییرش دهی، طرز نگرش خود را تغییر بده."مایا آنجلو روی سخن با کسانی است که قبول دارند مشکلی در سیستم مدیریت پول و زندگی مالیشان وجود دارد. ما نیاز داریم که از الفبا شروع کنیم، ابتدا باید خواندن و نوشتن را بیاموزیم و شروع به رشد کنیم. اما خواندن و نوشتن برای یادگیری یک سواد جدید! اگر می خواهید وضعیت مالی و شغلی خود را بهبود دهید؛ با تغییر روش ها مالی و تکمیل دانسته های اقتصادی خود، با سواد مالی شوید.
شما به چه کسانی بیسواد میگویید؟ به همکارانی که نمیتوانند از پس کار خود برآیند؟ به فرزندتان که نمره خوبی در مدرسه نگرفته؟ یا به دوستی که جستوجو در اینترنت را بلد نیست؟ بهتر است پیش از آنکه بخواهیم سواد مالی را تعریف کنیم ببینیم خود کلمه سواد یعنی چه و در زمینههای دیگر به چه کسانی باسواد میگویند و بعد آنها را با مسائل مالی شبیهسازی کنیم.
در بازار امروز و اقتصاد جهانی فقط سواد خواندن و نوشتن کافی نیست، مهمتر از همه ما مصرف کننده هستیم بنابراین باید سواد اقتصادی برای صرفه جویی در منابع محدودمان را داشته باشیم. سواد اقتصادی به عنوان کاربرد و درک مفاهیم اساسی اقتصادی در شرایط زندگی واقعی (نه فقط در کلاس درس) است.
در حال حاضر شاید اکثر مردم واژه نقدینگی و تورم را به خوبی می شناشند. ریختن بی حساب و کتاب پول در جامعه باعث رشد سریع نقدینگی شده و چون تولیدات متناسب با آن نبوده، تورمی افسار گسیخته رخ داده است.این موضوع را امروزه می توان در هر محفلی شنید. اما دانستن این مطالب که کنترلی روی آنها نداریم چه دردی از ما دوا می کند؟
ربع های نقدینگی چیستند ؟ اکثر افراد جامعه صرف نظر از شغل و کسب و کاری که دارند اغلب با مشکلات مختلف مالی دست به گریبان هستند. و رابرت کیوساکی تمام کسب و کار ها را بر اساس نوع نگرش صاحبان آن ماهیت درامدی فعال و غیر فعال به چهار قسمت تقسیم کرده است
میلیاردر بودن فراتر از داشتن یک حساب بانکی پر از پول است. سرمایه گذاری برای خیلی از افراد واژه ای بیگانه ای است ولی نه برای میلیاردرها. رویای همه افراد این است که شرایط مالیشان بهتر شده و بتوانند از زندگی سخت به یک زندگی لوکس و راحت تغییر وضعیت دهند.
یکی از انوع هوش ها، هوش مالی نام دارد که مربوط به مسائل مالی می شود؛ در واقع برای تشخیص و ارائه راه حل در جهت بهبود مشکلات اقتصادی و مالی از این نوع هوش استفاده می شود .هوش مالی بالا یا عالی یعنی اینکه تصمیمات مالی شما هوشمندانهتر بوده و اقدامات صحیح تری جهت بهبود شرایط مالی خود انجام می کنید.
بازار تجاری جنگی است که در آن رقبا دشمن هستند و مشتری، سرزمینی است که باید فتح شود. حقیقت بازار تجاری امروز، خدمترسانی به مشتریان نیست بلکه: تاختن، گول زدن و جنگیدن با رقباست.
اگر از شما سوال بپرسند که چرا باید هر روز کار کنید؟ شما به سادگی جواب خواهید داد چون بتوانم پول بدست بیاورم .آیا به نظر شما این امکان دارد روز بیاید که دیگر لازم نباشد از روی اجبار برای کسب پول کار کنید و صبح زود از خواب بیدار شوید و خانه برای انجام کار ترک کنید؟
جهت افکارتان و تصویر ذهنی تان، در تعیین این که آیا شما پول رادفع می کنید یا جذب، بسیار اهمیت دارد. اولین قدم برای جذب پول، «تغییر نگرش» است. حتی برای یک لحظه هم فکر نکنید که می توانید این مرحله را از قلم بیندازید و به مرحله بعد بروید. اگر طرز فکر شما مانند یک قهرمان نباشد هرگز یکی از آن ها نخواهید بود.
استیو سیبولد (Steve Siebold)، نویسندهی کتاب «ثروتمندان چطور فکر میکنند؟» حدود ۳ دهه با ثروتمندان جهان مصاحبه کرده است تا بفهمد که چه چیزی آنها را از بقیه متمایز میکند. او اعتقاد دارد که این تفاوت بیشتر به طرز فکر آنها برمیگردد و ارتباط بسیار کمی با خودِ پول دارد. بیایید این مقاله را با هم بخوانیم تا با ۲۱ راز موفقیت ثروتمندان جهان از زبان آقای سیبولد آشنا شویم.
تابهحال به این فکر کردهاید که فرق افراد ثروتمند با افراد فقیر در چیست؟ اگر این سؤال را از هر فردی با توانایی مالی بالا بپرسید، قطعا به شما خواهد گفت که فرقِ بین این دو دسته در ذهنیتشان است. تعجبآور است، نه؟ خیلی کم پیش میآید که فرد میلیونری به شما بگوید بهخاطر معاملهای عالی ثروتمند شده است یا همینطور که برای خودش در حال گشتوگذار بوده، ناگهان به یک سرمایهگذار بزرگ برخورد کرده است.
هیچکس بدون رنج و ازخودگذشتگی نتوانسته پولدار شود؛ اما با اندکی سختی دادن به خود، و صرفهجویی در هزینههای غیرضروری، میتوان پول بیشتری برای آینده کنار گذاشت و زندگی بیدغدغهتری را تجربه کرد.
اگر فکر میکنید «بی سواد مالی» هستید، نگران نباشید. خیلیها خیال میکنند هیچ سر رشتهای از هوش مالی ندارند. بسیاری از مردم تلاش میکنند با آگاهی از چگونگی مدیریت مسائل مالی شخصی، کاهش بدهیها، کشف رمز بازار سهام و پسانداز برای بازنشستگی آماده شوند. اما باید باهوش مالی باشید یا باسواد مالی؟ آیا این دو عبارت یکسان هستند؟
همه ی انسان ها هنگام تولد باهوش و ثروتمند به دنیا می آیند. گروهی به این فکر می کنند که می توانند در بزرگسالی افرادی ثروتمند و باهوش باشند و البته خواهند شد و گروهی دیگر معتقدند که نمی توانند و در نتیجه موفق نمی شوند.
آنچه دنیای امروز را در فقر مالی قرار داده است، نابرابری و تطبیق نداشتن درآمدها و خرجها در زندگی، هزینههای بالا و ناتوانی در پسانداز مالی نشان از ناآشنایی با هوش مالی یا هوش پولساز است. برطرف کردن بسیاری از مشکلات مالی با داشتن تحصیلات، شغل و پول حل نخواهد شد بلکه شما نیاز به هوشی دارید که بتوانید مشکلات مالی خود را شناخته و آن را مدیریت کنید.
اصول برخلاف روش ها و تکنیک ها که موقتی اند، بی زمان و همیشه صادق هستند. ثروتمند شدن و کسب فراوانی نیز اصول ثابتی دارند که با رعایت آنها می توانیم به ثروت و توانگری دلخواه خود دست پیدا کنیم. بکاربردن اصول راه آسان ثروتمند شدن است. این اصول در عین سادگی قدرتمند هستند. برای کسب موفقیت و ثروت سریع باید از اصول آن آگاه باشیم و آنها را به کار بگیریم.
وقتی زندگینامه افراد موفق را میخوانیم میبینیم که یکی از ویژگیهای این افراد پریدن از شاخهای به شاخه دیگر بوده است بیشتر این افراد بارها شغل عوض کردهاند و برخی هم بارها شکست خوردهاند.
در اطراف خود افرادی را میبینیم که همواره مشغول رویاپردازی و آرزوهای بزرگ بودهاند ولی هرگز به آرزوهای خود نرسیدهاند و چه بسیار افرادی که سخت کار کردهاند ولی هرگز نتوانستهاند با انجام کارهای سخت آنطور که باید پولدار شوند.شاید فقط تلاش و سخت کارکردن هم کافی نیست.
یکی از مهمترین مسولیتهای شما درقبال خودتان و افرادی که آنها را دوست دارید دستیابی به آزادی مالی در طول مسیرزندگیتان خواهد بود. به منظور رسیدن به این هدف، اینکه شما طرزفکر خود را به شکلی مشخص تغییر دهید، مطلقا حیاتی خواهد بود. آزادی مالی به طرز وحشتناکی برای شما و هر بخش از زندگی شما، صرفنظر از اینکه چند سال زنده میمانید، اهمیت دارد.
برای تقویت هوش مالی خود حتما نکاتی را که در این مقاله امده به دقت مطالعه کنید...
شما فقط زمانی فقیر هستید که تسلیم شوید.مهمترین چیز این است که کاری انجام دهید. اکثر مردم فقط در مورد ثروتمند شدن حرف می زنند و خیالبافی می کنند،اما شما کاری انجام داده اید...
نمیتوانیم این حقیقت را انکار کنیم که برای رفع نیازهای اولیه زندگیمان به پول احتیاج داریم و به همین دلیل نظم دادن به امور مالی و مسائل مربوط به پول و داشتن دانش و آگاهی مربوط به آن برای تکتک افراد جامعه ضروری است، البته نمیتوان این ادعا را داشت که با پول میتوان خوشبختی را خرید، ولی اگر صادقانه به این موضوع نگاه کنیم آیا بیپولی آرامشی به همراه دارد؟
طبقه ی فقیر و متوسط برای پول کار می کنند.طبقه ی ثروتمند کاری می کنند که پول برای آنها کار کند.
همگی مردم دنیا چه فقیر و چه ثروتمند مشکل مالی دارند.بسیاری فکر می کنند اگر پول زیادی داشته باشند مشکلات مالی آنها تمام می شود در حالیکه اینطور نیست و پول بیشتر مسائل مالی بیشتری را به دنبال دارد.
در واقع دلیل اینکه بسیاری از افراد ثروتمند،ثروتمند هستند بخاطر هوس نیست.بلکه بخاطر ترس است.آنها در واقع می پندارند که پول می تواند این ترس از بی پولی را از بین ببرد بنابراین انبوهی از پول را گردهم می آورند،اما برعکس ترس شان شدید تر می شود.آنها حالا می ترسند که پولشان را از دست بدهند..
پدر پولدار گفت: ببینید،مدرسه بسیار بسیار مهم است.شما به مدرسه می روید تا مهارت یا حرفه ای بیاموزید تا تبدیل به عضو فعالی از اجتماع شوید.هر فرهنگی نیازمند معلمان؛پزشکان،مهندسان ،مکانیک،هنرمندان و....است.مدارس آنها را تعلیم می دهند به طوری که فرهنگ مان بتواند بقا یافته و شکوفا شود.متاسفانه برای بسیاری از افراد مدرسه انتهای راه است نه ابتدای آن.
شما باید فرق بین یک دارایی و بدهی را بدانید و دارایی ها را خریداری کنید...