تبلیغ شماره 1

شما باید فرق بین یک دارایی و بدهی را بدانید و دارایی ها را خریداری کنید... 

 

در سال ۱۹۹۰ بهترین دوستم مایک امپراطوری پدرش را در اختیار گرفت.او در واقع عملکرد بهتری از پدرش نشان داد.

من در سال ۱۹۹۴بازنشسته شدم.بازنشستگی برای من و همسرم یعنی انجام کارهای موردعلاقه مان در حالی که ثروتمان همچنان بطور خودکار افزایش می یابد.

امروزه حسابداری احتمالا کسالت آور ترین رشته در جهان است.این رشته ممکن است گیج کننده ترین رشته هم باشد.اما اگر می خواهید در طولانی مدن ثروتمند باشید،این رشته شاید مهم ترین رشته باشد.

پدر پولدار من یک فنداسیون مالی مستحکم را برای من و مایک پایه ریزی کرد.او شیوه ای ساده را برای آموزش دادن به ما ایجاد کرد.


"قانون یک"

شما باید فرق بین یک دارایی و بدهی را بدانید و دارایی ها را خریداری کنید.اگر می خواهید ثروتمند باشید این تمام چیزی است که باید بدانید.

بیشتر مردم به این دلیل دچار مشکلات مالی هستند که فرق بین دارایی و بدهی را نمی دانند.

"افراد ثروتمند دارایی می خرند، افراد فقیر و طبقه ی متوسط بدهی می خرند، اما فکر می کنند که دارایی خریده اند."

به قول پدر پولدار در حسابداری ارقام مطرح نیستند بلکه چیزی که ارقام می گویند مهم است،درست مثل کلمات،کلمات مهم نیستند،داستانی که کلمات می گویند اهمیت دارد.

"این الگوی جریان نقدینگی یک دارایی است"

 

درآمدها ......... هزینه
    

دارایی ها ....... بدهی ها

مورد در بالا یک اظهار نامه درآمد است که اغلب اظهارنامه سود و زیان خوانده می شود.در این کادر، درآمدها و هزینه ها اندازه گیری می شوند.پول وارد میشود و پول خارج می شود.

مورد پایینی یک ترازنامه است.در آن دارایی ها در مقابل بدهی ها متوازن می شود.بسیاری از تازه کاران امور مالی رابطه مابین اظهارنامه درامد و ترازنامه را نمی دانند.درک این رابطه الزامی است.

 

حال که دارایی ها و بدهی ها از طریق جدول تعریف شده اند ممکن است درک تعاریف من بصورت کلمات، ساده تر باشد.

دارایی، چیزی است که پول در جیبت می ریزد.

بدهی، چیزی است که پول از جیبت در می آورد.

این حقیقتا تمام چیزی است که لازم است بدانید.

پدرم اغلب به ما به عنوان دو کودک می گفت که ژاپنی ها از سه قدرت آگاه بودند "قدرت شمشیر،جواهر و آینه"

شمشیر تمثیل قدرت سلاح هاست.آمریکت میلیاردها دلار خرج اسلحه کرده است واز این رو،قدرت برتر نظامی در دنیاست.

"جواهر" نشانه ی قدرت پول است.در این ضرب المثل تا حدی صداقت وجود دارد "قانون طلایی را به خاطر بسپار هر کس که طلا دارد، قانون ها را تعیین می کند."

آینه، تمثیل قدرت خودآگاهی است.

این خودآگاهی برطبق افسانه ی ژاپنی، ارزشمندترین این سه است.

 

فقرا و طبقه ی متوسط همگی اغلب اجازه می دهند که قدرت پول آنها را کنترل کند.آ نها هر بار که برای کار کردن به بیرون می روند به خود ضربه می زنند.آنها اغلب بدون فکر، کاری که به آنها گفته شده را تکرار می کنند.ایده هایی همچون "جاهای مختلف سرمایه گذاری کن چون ریسکش کمتره" یا ریسکن نکن" گفته میشود که ترس از حرف های مردم برای اکثر افراد بزرگتر از ترس از مرگ است.به همین دلیل است که پدر تحصیل کرده ام میگفت که ژاپنی ها بیشترین ارزش را برای قدرت آینه قائل بودند، زیرا ما انسان ها فقط وقتی به  آینه نگاه می کنیم حقیقت را می یابیم.دلیل اصلی اینکه اکثر مردم محتاطانه بازی می کنند ترس است.

همگی ما بعضی اوقات نیاز داریم که به آینه نگاه کرده و به جای ترس نسبت به خود درونی مان صادق باشیم.

نمودار زیر، تفاوت موجود در درک مابین پدر پولدارم و پدر بی پولم را در خصوص خانه نشان می دهد.یکی از آنها فکر میکرد که خانه اش یک دارایی است و دیگری خانه را بدهی می پنداشت.

پدر پولدار

دارایی ---------  بدهی

           --------   خانه
 

پدر بی پول

دارایی ---------- بدهی
    

خانه   -----------
   

خانه ی بزرگتر به معنای هزینه های بزرگتر بود و جریان نقدینگی، در مسیر ستون هزینه به حرکت خود ادامه می داد.

 

۱-اکثر افراد پس از سالیان دراز هر بار خانه جدیدی می خرند که در هر نوبت یک وام ۳۰ ساله جدید برای بازپرداخت وام قبلی در پی دارد.

۲-حتی با وجود اینکه افراد در قبال بهره روی بازپرداخت های وام مسکن مشمول کسر مالیاتی می شوند،ولی سایر هزینه های دیگر را با دلارهای مالیات داده شده پرداخت می کنند حتی بعد از انکه وام مسکن را بطور کامل پرداخته اند.

۳-مالیات بر املاک والدین همسرم وقتی به ۱۰۰۰دلار در ماه رسید شوکه شدند.

۴-ارزش خانه ها همیشه بالا نمی رود.

۵-اگر کل پول، در خانه تان هزینه شده است ممکن است مجبور شوید سخت کار کنید،زیرا پولتان همچنان از ستون هزینه خارج می شود.

 

اگر می خواهم هزینه هایم را افزایش دهم ابتدا باید جریان نقدینگی ام از ستون دارایی ها را برای حفظ این سطح از ثروت، افزایش دهم.توجه کنید که در این نقطه از دارایی است که دیگر وابسته به دستمزد نیستم و بر روی ایجاد ستون دارایی که مرا مستقل می کند متمرکز شده و به موفقیت رسیده ام.

اگر امروز از شغلم استعفا کنم قادر به پوشش هزینه های ماهانه ام با جریان نقدینگی دارایی هایم خواهم بود.

هدف بعدی من سرمایه گذاری مجدد مازاد جریان نقدینگی دارایی هایم درون ستون دارایی خواهد بود.تا زمانی که هزینه هایم را پایین تر از جریان نقدینگی حاصل از دارایی های فوق نگه دارم بواسطه درآمد بیشتر و بیشتری که از مبالغ غیر از کار فیزیکی حاصل می آید ثروتمندتر خواهم شد.

 

 

منبع:

کار برای زندگی و نه زندگی برای کار

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی