در اطراف خود افرادی را میبینیم که همواره مشغول رویاپردازی و آرزوهای بزرگ بودهاند ولی هرگز به آرزوهای خود نرسیدهاند و چه بسیار افرادی که سخت کار کردهاند ولی هرگز نتوانستهاند با انجام کارهای سخت آنطور که باید پولدار شوند.شاید فقط تلاش و سخت کارکردن هم کافی نیست.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
بسیاری از افراد دوست دارند اوضاع مالی بهتری داشته باشند تا نه تنها خودشان دچار مسایل کوچک و پیش پا افتاده نشوند؛ بلکه بتوانند دست دیگران را نیز بگیرند. این دوست داشتن خیلی خوب است؛ ولی فقط آرزو کافی نیست و شاید فقط تلاش و سخت کارکردن هم کافی نیست. چون در اطراف خود افرادی را میبینیم که همواره مشغول رویاپردازی و آرزوهای بزرگ بودهاند ولی هرگز به آرزوهای خود نرسیدهاند و چه بسیار افرادی که سخت کار کردهاند ولی هرگز نتوانستهاند با انجام کارهای سخت آنطور که باید پولدار شوند.
پس اشکال در کجاست؟ تحقیقات نشان میدهد که آدمهای ثروتمند دارای طرز تفکر خاصی هستند که برخی اصول در بین اکثر آنها مشترکاست، پس بیایید تمرین کنیم تا همچون ثروتمندان بیندیشیم و برای این تمرین اصول زیر را سرمشق دفتر تمرینمان قرار دهیم:
بخواهیم و تلاش کنیم کسی شویم: در بسیاری از آموزههای ما شاید آنطور که باید به ما آموزش داده نشده است که برای دستیابی به پست، مقام، جایگاه بالاتر و پول بیشتر تلاش کنیم. در برخی موارد حتی این خواستهها مورد نکوهش قرار گرفته است؛ در صورتی که در آموزههای ارزشمند دینی، علمی، جامعهشناختی، انسانشناسی و روانشناسی به هیچ عنوان این موارد نباید مورد نکوهش قرار بگیرند. یعنی ما باید به خواستههای درونی خودمان و به ندای درونمان گوش فرا دهیم. اگر از امروز تصمیم بگیریم آنچه که دوست داریم بشویم و در این مسیر دوست داشتن خدا، خلق و خود را فراموش نکنیم و در نظر بگیریم، بدون تردید میتوانیم انسانی متفاوتتر از امروز بشویم. اشکال اینجاست که در بسیاری از موارد فکر میکنیم که اگر ادعا کنیم یا به دیگران بگوییم که میخواهیم کسی شویم این نشان از خودخواهی، جاهطلبی یا زیادهخواهی ماست. خداوند متعال ما را آفریده است برای اینکه قلهها را فتح کنیم و با فتح قلهها دست دیگران را هم بگیریم و آنها را هم به قلهها برسانیم و به جایگاه والای اشرف مخلوقات برسیم. یکی از این قلهها، قله ثروت، دارایی و مادیات است که باید با درایت، علم و آگاهی به سمت فتح این قله برویم.
به جای مدرک، دنبال تخصص باشیم: تقریبا بیشتر افرادی که در اطراف ما زندگی میکنند، افرادی هستند که دارای مدرک تحصیلی بالایی هستند. ولی در یک آمارگیری ساده میتوانیم این افراد را غربال و برجستهها و شایستهها را جدا کنیم. انسانهای بزرگ و برجسته کسانی هستند که کنار مدرک تحصیلی دارای تخصص و مهارت هستند. همین الان افرادی که پولدار هستند تقریبا بیش از ۹۰ درصد این افراد در یک رشته کاری به طور خاص زبانزد هستند. در یک حرفه سالهاست که زحمت کشیدهاند، پادویی و شاگردی کردهاند و امروز استاد شدهاند. جالب است در بیشتر این موارد شما شاید تحصیلات آکادمیک و تحصیلات بالا راهم مشاهده نکنید. چرا که آنها زمان را صرف یادگیری در دانشگاه محیط و جامعه کسب و کار کردهاند اگر ما هم میخواهیم ثروتمند شویم یکی از راههای طرز فکر ثروتمندان این است که باید کار کنیم تا یاد بگیریم. باید عمل کنیم تا پخته شویم. باید تجربه کسب کنیم تا ثروت به دست بیاوریم. آنها میگویند پول را در کف کارگاهها میتوان پیدا کرد. کسی در کف کارگاه میتواند پول پیدا کند که کار بلد باشد. کاربلدبودن همان متخصصبودن است. اگر من و شما دانش داریم، مدرک داریم ولی پول نداریم اشکال اینجاست که تخصص نداریم.
افراد خوشفکر ثروتمندان را تحسین میکنند: هر عملی را عکسالعملیست. اگر بخواهیم ساده و معمولی بگوییم میتوانیم بگوییم اگر چیزی، رفتاری، دارایی، شخصی را دوست داشته باشیم به تدریج مثل او میشویم. یکی از نگرشهایی که باید در خود اصلاح کنیم، نگرش دوستداشتن افراد ثروتمند است که شما آنچه را که دوست داشته باشید یا مثل آن میشوید یا مثل آن رفتار میکنید. افراد ثروتمند ویژگی خاصشان این است که افرادی را که از آنها بیشتر دارند، دوست دارند. اگرچه در پنهان و در درون خود با آنها رقابت میکنند؛ ولی آنها را دوست دارند و تحسین میکنند و نکوهش نمیکنند. سری به خودمان بزنیم آیا ما افراد ثروتمند را، کسانی که از ما بیشتر دارند، کسانی را که خودروی چند میلیونی دارند، خانه چند صد میلیونی دارند، نکوهش میکنیم؟ آیا به آنها حسادت میکنیم؟ یا آنها را دوست داریم و آنها را تحسین میکنیم؟ اگر آنها را تحسین نمیکنیم پس طرز فکر و نگرشمان را باید تغییر دهیم. از امروز کسانی را که از ما بالاتر هستند و بیشتر دارند، تحسین کنیم تا انعکاس آن به خودمان برگردد و وقتی به خود ما برگردد حال ما و نگاه ما مثل آن شخص میشود. با تمرینهای کوچک میتوانیم سکوهای بزرگ را فتح کنیم. یکی از این تمرینهای کوچک تغییر نگرش و طرز فکرمان در مورد افراد پولدار است. ساده بگویم این نسخه را اگر انجام دهیم تغییرات زیادی حتی در زندگی شخصی ما رخ خواهد داد. اگر از امروز ثروتمندان را تحسین کنیم و بگوییم حتما لیاقتش را داشتهاند، حتما تلاش کردهاند، حتما شایستگی لازم را کسب کردهاند شاهد تغییرات چشمگیری در زندگی خود خواهیم بود.
بلندپروازی را بیاموزیم:عجیب است در بسیاری از موارد میشنویم که میگویند: فلانی چقدر بلندپرواز است. یعنی با لحن منفی میگویند. در صورتی که در جوامع توسعهیافته بلندپروازبودن یکی از ویژگیهای مثبت است. ما اگر فرزندمان بلندپرواز باشد از او ایراد میگیریم و جالب اینجاست که در قبال آن انتظار داریم که فرزندمان موفق شود، ثروتمند، پولدار، مشهورو… شود. یکی از اسرار موفقشدن و ثروتمندشدن و شاخصشدن این است که بلندپرواز باشیم. بیاییم اگر تا به حال بلندپرواز بودهایم و پنهان کردهایم؛ اکنون آشکارا فریاد بزنیم و بگوییم من بلندپرواز هستم و از بلندپروازبودن نمیترسم و اگر بلندپرواز نبودهایم، روحیه بلندپروازی صحیح را در خود پرورش دهیم و یاد بگیریم. چرا که تقریبا تمامی افراد ثروتمند کسانی هستند که بلندپروازانه همچون عقاب فکر میکنند و فکر میکنند که روزی آنها بیش از آن است که همچون مرغی بر زمین نوک بزنند و در بین خاک دنبال روزی خود بگردند. آنها تصورشان بر این است که ما عقابهایی هستیم که باید در آسمان پرواز کنیم و در بالاترین نقاط به دنبال روزی خود بگردیم و بعد، بهترینها را انتخاب کنیم. کسی که نمیتواند پرواز کند و اوج بگیرد نمیتواند بهترینها را به دست بیاورد. بیاییم بلندپروازی را یاد بگیریم و با افتخار بگوییم میخواهم یک آدم بلندپرواز شوم.
ثروتآفرینی را به دیگران بیاموزیم:یکی از راههایی که میتوانیم بهتر یاد بگیریم این است که یاد بدهیم. همواره در آموزش این مطرح است که وقتی شما چیزی را یاد میدهید خودتان را اصلاح میکنید و خودتان بهتر یاد میگیرید. در دوران مدرسه، خوب یادمان هست که معلممان برای اینکه ما قویتر شویم به ما تکلیف میداد که به فلان همکلاسی فلان درس را خوب یاد بدهیم و ما زمانی که میخواستیم به همکلاسیمان آموزش بدهیم، خودمان بهتر یاد میگرفتیم. ثروتمندان کسانی هستند که برای درآمد بیشتر و کسب ثروت بیشتر، به دیگران همواره آموزش میدهند که چگونه ثروت کسب کنند. چرا که وقتی خودشان مشغول یاد دادن به دیگران میشوند گاهی اوقات روی سخن را به سمت خود بر میگردانند و قبل از آن که به دیگران بگویند خودشان از خودشان میپرسند که چرا من نباید آنچه را که میگویم انجام دهم و از طرف دیگر معلمها همیشه چیزی را که از رفتار، ادب، کردار به بچهها میگویند، خودشان انجام میدهند. چرا که نمیخواهند بچهها بگویند پس چرا خودتان انجام نمیدهید.ثروتمندان با آموزش ثروتآفرینی به دیگران احساس بزرگی میکنند. احساس بزرگی یعنی اعتماد به نفس و اعتماد به نفس یعنی عملکرد بهتر. عملکرد بهتر یعنی بهرهوری بیشتر و بهرهوری بیشتر یعنی سود بیشتر و سود بیشتر یعنی ثروت بیشتر.
همسخنی با ثروتمندان: یک اصل وجود دارد که اگر میخواهید آتش را خاموش کنید به آتش نزدیک شوید. تفاوت آتشنشانان با مردم عادی در مقابله با آتش در این است که مردم عادی از آتش فرار میکنند. ولی آنها به آتش نزدیک میشوند و پس از خاموششدن آتش، قهرمان، آتشنشان است و مردم عادی برای آنها کف میزنند. بسیاری از ما ناخواسته از افراد پولدار و ثروتمند فاصله میگیریم. چراکه فکر میکنیم آنها با ما متفاوت هستند، آنها از ما برتر و بالاتر هستند؛ در صورتی که در واقع اینگونه نیست. در تحقیقات انجام شده بسیاری از افراد پولدار گفتهاند که مردم از ما فاصله میگیرند، مردم به دلیل حسادت، به ما طور دیگر نگاه میکنند و مردم ما را دوست ندارند چرا که ما ثروتمندتر از آنها هستیم. این واقعیت را برای شما روشن کنم که ثروتمندان همانند ما هستند، احساسات و عواطف آنها مثل ماست و این فقط ما هستیم که با برخوردهای واکنشی خود، آنها را نسبت به خود حساس میکنیم و با فاصله گرفتن از آنها از تجربیاتشان محروم میشویم. به ثروتمندان نزدیک شویم؛ نه برای اینکه پول آنها را به دست بیاوریم. بلکه از طرز فکر، نوع نگاه، سبک زندگی و نحوه کارکردنشان یاد بگیریم. بسیاری از ثروتمندان دوست دارند که ما با آنها نشست و برخاست داشته باشیم و به آنها نزدیک شویم و دوست دارند که تجربیات خود را در اختیار ما قرار بدهند. ولی اگر گاهی اوقات میبینیم که آنها از ما فاصله میگیرند به این علت است که ما میخواهیم ثروت آنها را بگیریم. ما میخواهیم چون آنها پولدارهستند، پول آنها را بگیریم. این طرز فکر را باید از خود دور کنیم. ما باید طرز فکر و اندیشه آنها را یاد بگیریم.
به دنبال علاقهمان برویم:شاید تیتر ما کمی عاشقانه باشد ولی در کسب و کار، کسی که عاشق کسب وکار است و میخواهد برای رسیدن به تکامل و تعالی و کمک به خلق ثروتمند شود، کسی که شب و روز فکرش این است که ثروتمند شود، ولی این فکر و خواسته را در درون خود کنترل میکند و به نوعی تا کنون کشته است، باید از امروز به روش دیگری عمل کند. برخیزیم و به دنبال آنچه عاشقش هستیم برویم. ثروتمندان بیمحابا و بیپروا میگویند من عاشق ثروت هستم ولی اسیر و برده ثروت نیستم میگویند: عاشق پول هستم چرا که پول میتواند بسیاری از مشکلات من را حل کند. پول میتواند بسیاری از مشکلات اطرافیان من و جامعه من را حل کند، پول میتواند به من کمک کند که به جای این که نگران یک لقمه نان باشم، نگران مسایل دیگر باشم و به چیزهای کوچک فکر نکنم. آنها شجاعانه میگویند که من از کودکی مشغول کسب و کار بودم برای اینکه ثروتمند و کارفرما شوم و به جای اینکه استخدام شوم، استخدام کنم. به جای حقوقبگیربودن، حقوقپرداز باشم. این جملات را با وزن بخوانید؛ با اقتدار بخوانید من میخواهم اینگونه باشم. من عاشق ثروتسازی و عاشق کسب و کار هستم و من برای اینکه به این نقطه برسم از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد.
منبع:
خلاقیت
ثبت نام و عضویت میز کار