تبلیغ شماره 1

شخصیت، طرز تفکر و نحوة عمل این کارآفرین بزرگ عامل اصلی موفقیت های گذشته و حال شرکت هوندا بوده است بیشتر می شود. نوع تفکر و شخصیت هوندا و در نتیجه فلسفه و فرهنگ سازمانی که در شرکت او به وجود آمد بدون تردید تأثیر مستقیمی در چگونگی حرکت آن در طول زمان داشته است.

 

مهمترین ویژگی سوئی چیرو هوندا شناخت طبیعت انسانی بود. مردی که شرکت هوندا را مبدل به یکی از نوآورترین شرکت های خودروسازی جهان کرد و تلاش ژاپن را در برابر سه شرکت بزرگ خودروسازی آمریکا در دهه های هفتاد و هشتاد قرن بیستم میلادی رهبری کرد .

 در جایی اذعان کرده است که : «من در 99 درصد کوشش هایم شکست خوردم تا در 1 درصد بقیه موفق شوم.»

 سوئی چیرو هوندا، پسر آهنگری فقیر در روستای کوچک کومیو بود. این روستا در 270 کیلومتری جنوب غربی توکیو قرار داشت. پدرش در کنار کار آهنگری، به تعمیر دوچرخه نیز اشتغال داشت. پسر جوان، همراه با صداهای کوبندة پتک بر سندان بزرگ می شد، و شاید این زمینه ای بود که به تدریج عشقی جاودان به مکانیکی را در او بوجود آورد. سوئی چیرو هوندا حتی پیش از ورود به مدرسه در تعمیر دوچرخه به پدرش کمک می کرد.

 هنگامی که هوندا به یک آگهی کوچک استخدام شاگرد در یکی از مجلات تجاری برخورد و به آن پاسخ داد، به ناگاه دست از تحصیلات رسمی کشید. او در سن شانزده سالگی عازم توکیو شد تا در یک تعمیرگاه کوچک اتومبیل موسوم به آرت شوکائ، دورة شش سالة شاگردی را بگذراند. برای او، این کار آغازی بود از سطح پایین در رشتة مکانیکی، و اجرت نخستین ماه کار او، مبلغ معادل یک دلار و بیست و پنج سنت بود. با این وجود، هنگامی که این دورة شش ساله پایان گرفت، مرد بیست و دو ساله، تعمیرکاری بسیار ماهر شده بود و استادش به او مبلغی پول داد که هوندا می توانست با آن، شعبة ارت شوکائی را در زادگاهش برای خود باز کند.

ظاهراً در پی بروز یک رشته رویدادهای طبیعی، شیفته اتومبیلهای تندرو شد و سرانجام به طراحی و ساخت آنها روی آورد، تا اینکه توانست وارد مسابقات اتومبیلرانی شود. در ژوئیه سال 1936، هوندا در مسابقات اتومبیلرانی ژاپن شرکت کرد. در این مسابقات او خیلی راحت از دیگران پیش افتاد.

 در اواخر سال 1937، هوندا با حمایت مالی بستگان و دوستانش، تعدادی ماشین آلات برای ایجاد یک کارخانة ساختِ رینگ پیستون خریداری کرد.

 عزم او برای رسیدن به کامیابی آن قدر راسخ بود که بی اغراق در کارخانه اش زندگی می کرد. روی کف کارگاه می خوابید، و برای صرف غذا، آنجا را ترک نمی گفت و از این رو همسرش غذای او را به کارگاه می آورد.

با این وجود این کسب و کار هم رونق نیافت.

با معلم مدرسة تکنولوژی هاماماتسو که در همسایگی او قرار داشت به رایزنی پرداخت. معلم به او گفت که در رینگ پیستونهایی که او می سازد به اندازة کافی *سیلی* به کار نمی رود. او در خاطراتش می نویسد:«نه تنها دربارة *سیلی* دانش کافی نداشتم، بلکه خجالت می کشیدم بپذیرم که حتی نمی دانم بدان نیاز دارم.»

هنگامی که هوندا طرز ساختن رینگ پیستون را به درستی فرا گرفت، شرکت او رشد کرد و ظرف دو سال، برندة یک قرارداد با شرکت تویوتا بزرگترین سازندة اتومبیل در ژاپن شد.

هوندا در اکتبر سال 1946 «موسسه تحقیقاتی فنی هوندا» را بنیان گذارد. اینجا، شرکتی کوچک با نامی دهان پرکن بود که شامل بنیانگذار و تنی چند از دستیارانش می شد. هوندا دو سال در این شرکت به تعمیر موتور اشتغال داشت. سپس در سال 1948، شرکت خود را تجدید سازمان داد و نام آن را به شرکت هونداموتور با مسئولیت محدود تغییر داد.

هوندا در سال 1949، مبلغ 3800 دلار از طریق سرمایه دارانی که خواهان سرمایه گذاری بودند، پول فراهم ساخت و آن را صرف تکمیل موتور دو سیلندر 50 سانتی متر مکعبی سبک وزنی کرد که قادر بود 3 اسب بخار نیرو تولید کند. موتوسیکلت تازه نه تنها قدرتش بیش از موتوسیکلت پیشین بود، بلکه قاب و بدنة فلزی نشاندار آن نیز عالی تر بود. هنگامی که به خاطر موفقیت شرکت، جشنی برپا شد، یکی از مدعوین فراوردة تازه را «یک رؤیا» توصیف کرد. با این کلام او، موتور رسماً «دریم تایپ دی» (رویای نوع دی) نام گرفت. با موفقیتی که این مدل تازه کسب کرد، شرکت از کامیابی ناگهانی و کوتاهی برخوردار شد. کارخانة کوچک هوندا، نیروی کار خود را به هفتاد نفر و میزان تولید ماهانه اش را تا پایان سال 1949 به یکصد واحد افزایش داد.

در همین سال بود که شرکت هوندا، فراوردة تازه ای را به نام کاب به بازار عرضه کرد. این محصول، یک موتوسیکلت سبک وزن بود که برای موتورسواران جاذبة چندانی نداشت، امّا برای مردم، وسیلة حمل و نقل ارزان قیمت و سودمندی به شمار می رفت. کاب به بخشی گسترده از بازار دست یافت.

 

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی