تبلیغ شماره 1

سید محمد موسوی از شمار معلولانی است که توانست در جریان رویارویی با بیماری فلج اطفال که هر دو پا و تا حدودی یک دست او را درگیر کرده بود، با اعتقاد قلبی بر این باور که معلولیت محدودیت جسم است و نه ناتوانی، در عرصه مدیریت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران به عنوان کارآفرین نمونه انتخاب شود.

 

او توانست سهم قابل توجهی از تولیدات ملی را به خود اختصاص داده و در کنار این شکوفایی فکری، توانمندی های خدادادی خود را در راه خدمت به همنوعان خویش به کار بندد.

 

چرا نمی توانم راه بروم؟؟!!

 بر اثر یک تب شدید و بیماری پاهایم قدرت کافی برای حرکت را از دست داده بود . وضعیتی که ممکن است هر پدر و مادری را به زانو در آورد.

اما مادرم  با درایت ذاتی و خدادادیش باعث شد تا مسیر زندگی من جهت صحیح و عاقلانه ای را بیابد. مسیری که شاید اولین جرقه های مثبت زندگی را برایم رقم زد . هیچ وقت فراموش نمی کنم، روزی لباسی بر تن من نمود که شبیه لباس پادشاهان بود و مرا بر روی صندلی در کوچه نشاند و گفت: سهم تو دویدن و راه رفتن نیست، سهم تو فرمان دادن به بچه هاست. تو به آن ها بگو چگونه بازی کنند…

دوران تحصیل در مقاطع دبستان و دبیرستان هم در شهر قزوین سپری شد .

 

چرا شاگرد زرنگ دبیرستان گوشه گیر می شود؟

 3 سال پیاپی در آخرین سال تحصیلی دبیرستان مردود شدم و نمی توانستم درس بخوانم. این گوشه گیری و انزوا را فقط خانواده هایی می فهمند که کودک یا نوجوان معلول در خانه دارند . سه سال درجا زدن در گرفتن دیپلم و ترک تحصیل خسته ام کرده بود، اما اراده ام برای ادامه تحصیل جدی بود. بالاخره تصمیم خودم را گرفتم «من باید پزشک شوم و از معلولیت ها پیشگیری کنم … همین و بس» . برادر بزرگ ترم سید احمد و برادر دیگرم سید علی هزینه های تحصیل را تقبل کردند و من با انگیزه این که پزشک شوم و از معلولیت ها پیشگیری کنم و در منطقه فقیر نشین مطب بزنم و… راهی آمریکا شدم . اما در میانه های تحصیل انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و من که احساس تکلیف می کردم به ایران برگشتم و فعالیتهای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگیم را در ایران رقم زدم .

 

و اما داستان برند فیروز که نیازی به تبلیغ  ندارد

فیروز ابتدا یک شرکت دولتی بود که سال 1353 تأسیس شده بود. آن زمان اسم اش شرکت جانسون اند جانسون ایران بود که 49 % برای جانسون آمریکا و 51 % برای سرمایه داران ایرانی بود. پس از انقلاب این شرکت در اختیار بنیاد مستضعفان بود و بنیاد آن را سال 1379 به مزایده گذاشت. من و اعضای گروه مدیران که این شرکت را با هدف خرید شرکت های دولتی و زنده نگه داشتن آن ها ایجاد کرده بودیم در مزایده شرکت کردیم. در حال حاضر نیز سهام دار عمده این شرکت هستم و سال هاست که مدیر عامل فیروز ام. این شرکت فقط 5 قلم جنس تولید می کرد. در مجموع حدود 34 نفر پرسنل در دفتر مرکزی و کارخانه داشت. در طول این مدت تولیدات این شرکت را از 5 قلم جنس نزدیک به 70 قلم جنس رسانده و 34 نفر نیروی انسانی را به حدود 600 نفر افزایش داده ام. هم چنین  واحد تحقیق و توسعه (R&D) شرکت را ایجاد کردم. ایزو را در شرکت راه اندازی نموده و شبکه اطلاعاتی یکپارچه IT  را ایجاد کرده ایم. تولید و دیگر بخش ها را توسعه داده و یکی از کارهای بسیار مهمی که انجام دادم توسعه بازار فروش محصولات بود که کار ساده ای نبود؛ زیرا رقبای خارجی زیادی در زمینه شوینده ها حضور داشتند که خوشبختانه تا کنون ما در رقابت با دیگر برندهای خارجی موفق بوده ایم.

در حال حاضر 85 % از نیروهای تولیدی ما معلول هستند یعنی 170 نفر معلول داریم، نزدیک به 25 نفر نابینا و کم بینا هستند.

 

حرف آخر

من به دولتمردان توصیه می کنم بیائید به حقوق معلولین احترام بگذارید تا این عزیزان سرکار بروند و از طرفی از صاحبان سرمایه و کسب و کارها دعوت می کنم بیایند و شرکت فیروز را ببینند که معلولیت مانع از انجام کار معلولین نمی شود.  معلولان باید شغل داشته باشند تا با داشتن زندگی مستقل رنج معلولیت را تحمل کنند و در انتظار کمک بلاعوض یا دریافت مبلغ کمی نباشند.

 

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی