تبلیغ شماره 1

در بازار امروز  و اقتصاد جهانی فقط سواد خواندن و نوشتن کافی نیست، مهمتر از همه ما مصرف کننده هستیم بنابراین باید سواد اقتصادی برای صرفه جویی در منابع محدودمان را داشته باشیم. سواد اقتصادی به عنوان کاربرد و درک مفاهیم اساسی اقتصادی در شرایط زندگی واقعی (نه فقط در کلاس درس) است.

 

دنیای امروز اقتصاد جهان چنان پیچیده شده است که شکاف میان آنچه مردم از اقتصاد و سرمایه گذاری می دانند و انچه که باید بدانند، روز به روز در حال افزایش هست بر این اساس یکی از نیازهای ضروری که با زندگی روزمره شهروندان یک کشور آمیخته است و باید به طور جدی در سطوح مختلف تحصیلی به آن پرداخته شود، آموزش های مربوط به سواد مالی و اقتصادی هست.

 

دلایل زیادی برای اینکه مردم اقتصاد را مطالعه و بررسی کنند وجود دارد. اما مهمترین دلیل آن این است که آراء و نظریات اقتصادی از هر جهت در زندگی افراد برای حل حادترین مسائل یعنی مشکلات اقتصادی تأثیر دارد؛ خواه اینکه مردم آن را آگاهانه درک کرده باشند یا خیر. به طور واضح می توان گفت مشکلی وجود ندارد که مجزا از اقتصاد به نظر آید.

 

گرچه سواد مالی و اقتصادی با هم مطرح می شوند ولی برای هرکدام تعریف جداگانه ای در نظر گرفته می شود. داشتن سواد مالی به معنای سواد اقتصادی نیست.  سواد مالی بخشی از مفهوم گسترده‌ای به نام سواد اقتصادی است و ما با تصمیمات اقتصادی زیادی رو به رو هستیم که بخشی از این انتخاب‌ها و تصمیمات مربوط به موضوعات مالی بوده و پاسخ به چگونگی انجام انتخاب‌های درست، سواد مالی را تشکیل می‌دهد. از نظر دو اندیشمند به نام‌های« Thomas Retzman» و «Gunther Seeber» نیز سواد مالی زیرمجموعه‌ای از سواد اقتصادی است .برنامه درسی اقتصاد دانش فهم و درک، قابلیت پیشرفت و مسئولیت هایی است که مهارت های سواد مالی را تنظیم می کند.

 

سواد اقتصادی شامل توانایی در جهت کسب درآمد بدون ریسک با توجه به عواقب تصمیمات شخصی بر درآمد در حال حاضر و آینده، جهت گیری در بازار کار، توانایی تصمیم گیری در مورد هزینه ها و ...

 

 

مولفه های سواد اقتصادی

شامل صفات و ویژگی های افراد دارای سواد اقتصادی است که آن ها را از سایر افراد متمایز می سازد و شامال موارد زیر است:

 

1- عرضه:  هرضه عبارت است از مقدار کالا یا خدمتی که تولید کننده ( عرضه کننده) مایل و قادر است در دوره زمانی معینی عرضه کند.

 

2- تقاضا: افراد با توجه به شرایط خودشان در برابر نیازشان، خواسته های متفاوتی دارند اما منابع فراهم کردن آن خواسته ها محدود است. به همین دلیل در پی کالایی هستند که در ازای وجه پرداختی شان رضایتی حداکثری برایشان ایجاد کند. خواسته انسان وقتی با قدرت خرید همراه شد تبدیل به تقاضا می شود، در غیر این صورت به شکل همان خواسته باقی خواهد ماند. تقاضا در اقتصاد عبارت است از تمایل (ترجیح و انتخاب) و توان برای خرید بالفعل یا بالقوه کالا یا یک خدمت در یک دوره زمانی معین.

 

3- قیمت: ارزش مالی یک کالا یا خدمتی که به فروش رفته یا خریداری شده است.

 

4- تورم: تورم ترقی در قیمت کالا و خدمات است. آن زمانی اتفاق می افتد که مخارج نسبی بیش از حد برای عرضه کالا در بازار وجد داشته باشد.

 

منبع:

پژوهش در برنامه ریزی درسی نوشته غلامعلی احمدی و همکاران

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی