"اگر چیزی را دوست نداری، تغییرش بده. اگر نمی توانی تغییرش دهی، طرز نگرش خود را تغییر بده."مایا آنجلو روی سخن با کسانی است که قبول دارند مشکلی در سیستم مدیریت پول و زندگی مالیشان وجود دارد. ما نیاز داریم که از الفبا شروع کنیم، ابتدا باید خواندن و نوشتن را بیاموزیم و شروع به رشد کنیم. اما خواندن و نوشتن برای یادگیری یک سواد جدید! اگر می خواهید وضعیت مالی و شغلی خود را بهبود دهید؛ با تغییر روش ها مالی و تکمیل دانسته های اقتصادی خود، با سواد مالی شوید.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
تعریفی از سواد
در سال 1958 ، سازمان آموزشی علمی و سازمان فرهنگ unesco تعریف ساده ای از سواد را ارائه نمود که با استفاده آن و از طریق مقایسه داده های بین المللی می توانم سطح سواد شخص را تعیین نمود. یونسکو در آن زمان فردی را باسواد تعریف کرد که می تواند ((بخواند وبنویسد )) ومتون ساده در زندگی روزمره خود را درک کند . بر اساس این تعریف افراد به دو دسته جدا از هم ((باسواد))و((بی سواد)) تقسیم می شدند . به رسمیت شناختن نیازهای متنوع فراگیران ،موجب شد در تعریف سواد طیف وسیع تری از مهارت سواد مورد توجه قرار گیرد . این تغییرات ، ملاک سطح سواد را میزان جوابگویی آن به نیازهای فرد تعیین کرد.
با درک این واقعیت که فرایند سواد آموزی مجموعه فعالیتهایی است که در بستر فرهنگی قابل تعریف بوده و فراتر از مهارت های خواندن و نوشتن باید مورد توجه قرار گیرد ، این تفکر در جامعه بوجود آمد که سواد چیزی بیش از یک توسعه و شعار سیاسی بوده و مجموعه مهارت های مورد نیاز یک شخص برای زندگی روزمره است . یونسکو نیز همزمان با توجه به پیچیدگی وتنوع مفهوم سواد، به لزوم در اختیار داشتن اطلاعات قابل مقایسه در سطح بین الملل ، در خصوص نرخ سواد نیز حساس بود. بنابراین در برنامه آموزش برای همه (EFA) با در نظر داشتن عناصر بیان شده، تعریف سواد را در سال 2000 به این شکل اصلاح کرد: ((توانایی خواندن ونوشتن به همراه فهم یک جمله خبری مرتبط با زندگی روزانه فرد)) . این مهارت شامل مهارت های پیوسته خواندن ونوشتن وهمچنین مهارت های پایه ریاضیات بود .
اما با ورود به قرن بیست و یکم، تعریف بسیاری از مفاهیم تغییر کرده است. برای مثال سواد دیگر همان معانی قدیمی توانایی خواندن و نوشتن را ندارد. تا جایی که پژوهشگران موفق به معرفی بیش از 34 نوع سواد مفید و مدرن معرفی شده اند.
به عنوان آدمهای بزرگسال، بیشتر ما خواندن و نوشتن را بلدیم. ما دوره تلاش برای باسواد شدن را طی کردهایم. خوشبختانه مدارس این کار را به خوبی انجام میدهند. اما برای بیشتر بزرگسالان نوع دیگری از سواد وجود دارد که به شدت هم کمیاب است: سواد مالی.
مدارس ما در آموزش خواندن، نوشتن و ریاضیات به خوبی عمل میکنند اما در آماده ساختن افراد برای سروکار داشتن با پول، موفق نبوده اند. تقریبا هر فردی که از مدرسه فارغالتحصیل میشود، از نظر سواد مالی، یک بیسواد محسوب میشود.
اما اگر میخواهید ثروتمند شوید، باید از سطحی قابل قبول از سواد مالی برخوردار باشید.
خبر خوب این است که میتوانید یک باسواد مالی شوید. چنین امری، نیازمند سختکوشی، مطالعه بسیار و آزمون و خطا میشود اما با توجه به حاصلی که در پی دارد میتوان گفت که ارزشش را دارد.
تعریف سواد مالی
اما تا چه اندازه شما یک باسواد مالی هستید؟
سوالات زیر را مرور کنید:
با پولی که دارم یک آپارتمان بخرم یا آن را در بورس اوراق بهادار سرمایه گذاری کنم؟ آیا بهتر نیست وامی تهیه کنم و همراه با مقدار پولی که در اختیار دارم آپارتمان بزر گتری بخرم؟ با چه نرخی وام بگیرم و سررسید آن چند ساله باشد بهتر است؟ آیا خرید نقدی یک خودرو از لحاظ مالی برایم به صرفه تر است یا خرید اقساطی آن؟ چقدر از درآمد ماهانة خود را پس انداز کنم تاچشم انداز مالی مناسبتری داشته باشم؟ برای دوران بازنشستگی خود چگونه برنامه ریزی کنم؟ کدام یک از بیمه نامه های اموال و عمر مناسب حال من هستند؟ آیا مناسب است که در بورس سرمایه گذاری کنم؟ چه سهامی خریداری کنم؟ آیا فضای سرمایه گذاری بهتری نسبت به بورس وجود دارد؟ واحد کدام یک از صندوق های سرمایه گذاری را بخرم؟ ... پاسخ درست به این سؤال ها و دیگر سؤال های مشابه، به برخورداری از سطح مشخصی از سواد مالی نیاز دارد. سواد مالی (finance literacy )؛ مهارتی است همچون سواد خواندن و نوشتن که آموخته می شود و نیاز به آموزش دارد.
چهار اصل بنیادی سواد مالی
سوادمالی، توانایی استفاده از دانش و مهارت برای مدیریت منابع مالی به طور موثر برای یک عمر رفاه مالی است (کمیسیون آموزش وسواد مالی آمریکا ،2007).
به بیان کلی تر سواد مالی عبارت است از توانایی ایجاد قضاوت آگاهانه و تصمیم گیری موثر در مورد استفاده و مدیریت پول و ترکیبی از آگاهی های مالی، مهارتها، نگرش ها، رفتارهای لازم برای ایجاد تصمیمات مالی سالم و در نهایت دست یافتن به بهبود مالی شخصی است . این تعاریف روشن می سازد که سواد مالی بیش از یک دانش صرف است.
به یک بیان ساده سواد مالی یعنی اینکه فرد بر عناوینی نظیر :قرض و بدهی، برنامه ریزی برای بازنشستگی، برنامه ریزی مالی خانوادگی، بیمه، بودجه بندی و خرج کردن، سرمایه گذاری، صاحب خانه شدن، عملکرد در زمان بحرانی ، پس انداز اضطراری مسلط باشد و بتواند به نحواحسن این موارد را مدیریت و کنترل کند.
برخیها ذاتا سواد مالی خوبی دارند و اتفاقا شاید خیلی از تئوریها از روی عملکرد خوب آنها نوشته شده است و توصیه کارشناسان مالی خانواده این است که اگر از این افراد خود ساخته مالی در قوم و خویش و آشنایان دارید به سراغ آنها بروید و درس یاد بگیرید.
ضرورت آموزش سواد مالی
سواد مالی از نگاهی دیگر
در جهت رسیدن به یک جامعه مدرن و پیشرفته و همچنین کسب موفقیت¬های مالی و اقتدار اقتصادی، همه مردم به سواد مالی (Financial Literacy) نیاز دارند.
برای ضرورت توجه به سواد مالی بهتر است حقایقی در مورد پول بدانید:
75 درصد مردم به لحاظ مالی فقط هر ماه را به ماه دیگر مربوط می سازند، در واقع به نوعی دچار روزمرگی مالی شده اند و هیچ گونه برنامه ریزی پولی و مالی ندارند.
پول و مشکلات مالی مهمترین عامل طلاق زوجین در دنیا می باشد.
پول و مشکلات مالی مهمترین عامل خودکشی افراد در دنیا می باشد.
کمتر از 10 درصد دانش آموزان دوره دبیرستان در مورد سواد مالی آموزش می بینند و آنها فارغ التحصیل می شوند، بدون اینکه دانش مالی کافی داشته باشند.
کمتر از یک سوم مردم دنیا برای دوران بازنشستگی خود پول به اندازه کافی پس انداز نموده اند.
افراد زیادی که در تحصیلات آکادمی و دانشگاهی بسیار موفق بوده اند، متاسفانه در مسائل مالی زندگی خود عملکرد موفقی نداشته اند.
در نتیجه با توجه به اینکه برنامه ریزی مالی و بودجه از طریق تحصیلات تا حدی قابل ارتقاء است اما عملا نوعی انتخاب شیوه زندگی نیز محسوب می گردد که با تقویت آن شانس موفقیت در زندگی نیز بهبود می¬یابد بنابراین اگر مردم دانش و سواد مالی کافی داشته باشند در مواقع بروز بحران های مالی و اقتصادی، بهتر می¬توانند شرایط پیش رو را کنترل و بر اساس آن برنامه ریزی کنند.
بنابر این انتظار عوض شدن رئیس برای ارتقای شغلی، فکر نادرستی است، همانطور که انتظار حل مشکلات اقتصادی شخصی شما با امید بهبود شرایط اقتصادی کشور نیز منصفانه نیست. انتظار برای افزایش حقوق، انتظار برای کاهش قیمت دلار، انتظار برای کاهش تحریمها، انتظار برای و... برای تغییر وضعیت اقتصادی شما کاری نمیکند بنابراین باید دست به کار شد.
حرف اصلی این است که ما باید سواد مالی خود را افزایش دهیم، باید در این مورد آموزش ببینیم، این آموزش رشته های تحصیلی اقتصاد و حسابداری نیست، بلکه درک معنای پول، شادمانی، انتظار ما از زندگی شخصی و شغلی مان است. چقدر حاضریم برای افزایش سواد مالی هزینه کنیم؟ ما حاضریم برای رسیدن به شغلی که ممکن است در آینده برای ما پولساز شود، مقدار زیادی از سرمایه و وقت و عمر خود را در دانشگاه سپری کنیم؛ ولی چقدر حاضریم برای رهایی از بیسوادی مالی خرج کنیم؟
تصمیم عاقلانه یادگیری زدایی مالی یا به عبارت دیگر یادگیری مجدد مباحث مالی در قالب روش ها و ابعاد سواد مالی می باشد. به همین دلیل فرد ناراضی از شغل یا امیدوار به ارتقا، باید دست به کار شود، باید خودرا نشان دهد، بیشتر کار کند، با رئیسش ارتباط برقرار کند و یا نهایتا شغلش را عوض کند. به همین ترتیب باید پسانداز را سرلوحه زندگیتان قرار دهید، کمی از مادیگرایی فاصله گرفته و به دنبال رضایت درونی باشید، تواناییهای خود را بشناسید و به دنبال کسب درآمدهای جانبی باشید و... عمل کردن به این موارد شما را در زمره افراد با سواد مالی بالا در جامعه قرار میدهد.
شما چگونه فکر میکنید؟ چقدر خود را با سواد میدانید؟
پژوهش در برنامه ریزی درسی نوشته غلامعلی احمدی و همکاران
سواد مالی؛ زمینه های سیاسی اقتصادی پیدایش و جایگاه آن در اقتصاد بازار نوشته سعید اسلامی بیدگلی
مجله پنجره خلاقیت
دنیای اقتصاد
جمع آوری توسط تیم متفکران نوین مالی
ثبت نام و عضویت میز کار