تبلیغ شماره 1

کسی که می خواهد بر روی کسب و کاری سرمایه گذاری کند، ترجیح می دهد بداند که آن کسب و کار دقیقا چکار می کند. بنابراین، باید کاری کنید تا سرمایه گذار احتمالی شما، بتواند درک کند که محصول یا خدمت شما چیست. چه ویژگی ها و مزایایی دارد و چگونه از آن می خواهید درآمد کسب کنید.

 

عنوان این مطلب یکی از سوالات متداولی ست که پرسیده می شود. یکی دیگر از سوالات متداول در این رابطه این است که: «من یک ایده خیلی عالی دارم و برای آن به ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه نیاز دارم. مطمئنم بازگشت سرمایه ، نهایتا طی ۲ یا ۳ سال خواهد بود. چگونه می توانم سرمایه گذار پیدا کنم؟» پیش از پاسخ دادن به این سوالات؛ اولین و مهمترین نکته برای افرادی که با ساختار سرمایه گذاری در کسب و کارهای جدید آشنایی ندارند، این است که: هیچ سرمایه گذاری توی دنیای امروزی حاضر نخواهد بود ۵۰۰میلیون تومان (پول عزیزش را) به شما بدهد صرفا بخاطر اینکه شما یک ایده (هرچند هم عالی) دارید.

ایده شما هر چقدر هم عالی و ناب باشد اما نزد سرمایه گذار، آن ۵۰۰میلیون تومان عزیزتر است. آن سرمایه گذار به شما اعتمادی ندارد و شما را نمی شناسد. مطمئن نیست که ایده شما ارزشش را دارد و نمی داند که آیا شما توانایی اجرای آن ایده را دارید یا نه. بنابراین، اولین کاری که شما باید بکنید این است که موانع اعتماد را بر دارید و مشکل عدم اعتماد را کم کنید. برای جلب اعتماد، هیچ کاری موثرتر از اجرای ایده و اثبات توانایی تان در اجرای آن (حتی در ابتدایی ترین حالتش) نیست. البته بوجودآمدن اعتماد، موضوعی تدریجی و گام به گام است و یک شبه هم ایجاد نمی شود. یعنی در ازای کارهایی که شما به عنوان یک استارتاپ می کنید، و ارزیابی افراد از سابقه و رفتار شما، اعتماد آن ها به شما کم کم شکل می گیرد.

 

نکته مهم دیگر این است که، در این حالت، افراد خیلی کمی پیدا می شوند که حاضر باشند در یک مرحله همه سرمایه مورد نیاز برای به موفقیت رسیدن ایده و کسب و کارتان را تامین کنند. سرمایه گذاران، تمایل دارند ریسک های محاسبه شده کنند. آن ها، می خواهند به شما سرمایه هایی با اندازه های کم بدهند که اگر هر زمان، با شکست مواجه شد، ضرر زیادی نکرده باشند.

برای ایده هایی که تا کنون از آن ها نمونه ی مشابه وجود ندارد، کشف میزان نیاز بازار دشوار است. چرا که مشتریان نمی دانند که شما چه چیزی را می خواهید درست کنید تا فکر کنند که آیا آن چیز به دردشان می خورد یا نه. مرحله ی اول این است که کشف کرده اید در جامعه، «دردی» وجود دارد. اما مهمتر از آن، راه حلی است که شما برای درمان آن درد ارائه می کنید. و بسیار مهمتر، عملی کردن و به اجرا رسانیدن آن راه حل. از طرف دیگر، سرمایه گذاران احتمالی، نمی دانند شما چه توانایی هایی دارید و ایده شما چه از آب در خواهد آمد.

بنابراین، شما اگر واقعا برای توسعه کسب و کارتان به سرمایه نیاز دارید، باید با طرز فکر و ساختار تامین سرمایه برای کسب و کارهای نوپا آشنایی پیدا کنید. بدون جذب سرمایه لازم، یک استارتاپ به ندرت خواهد توانست آنگونه که باید ایده هایش را تبدیل به پدیده کند، کسب و کارش را توسعه دهد و رشد کند. حال، برای پاسخ دادن به سوال اصلی، درباره راه های تامین سرمایه، ۴ روش زیر را در نظر بگیرید:

 

۱.  نمونه اولیه را به سرعت آماده کنید:

کسی که می خواهد بر روی کسب و کاری سرمایه گذاری کند، ترجیح می دهد بداند که آن کسب و کار دقیقا چکار می کند. بنابراین، باید کاری کنید تا سرمایه گذار احتمالی شما، بتواند درک کند که محصول یا خدمت شما چیست. چه ویژگی ها و مزایایی دارد و چگونه از آن می خواهید درآمد کسب کنید. در این حالت بهترین کار این است که نمونه ایی ابتدایی از محصول یا سرویس را ارائه کرده باشید. گاهی، بخصوص در مورد خدمات، نیاز به داشتن بستری آماده برای ارائه آن ها  به صورت اتوماتیک نیست. می توانید کاری که قرار است محصول یا سرویس مورد نظرتان انجام دهد را دستی انجام دهید و نتیجه را (که باید مطلوب بازار باشد) به سرمایه گذاران نشان دهید. به این روش در ادبیات لین استارتاپ،  Concierge MVP گفته می شود.

 

۲.  پیش فروش کنید:

یکی از بهترین راه های جلب توجه و اعتماد سرمایه گذاران، پیش فروش کردن محصولات یا خدمات است. اگر بتوانید محصولات یا خدماتتان را پیش از تحویل به فروش برسانید و برای آن پول دریافت کنید، هم مقداری پول برای اجرای ایده بدست خواهید آورد و هم این یعنی، آنقدر مشتریان مشتاق و منتظر محصول یا خدمات شما هستند و به شما اعتماد دارند که پیش از دریافت چیزی، پولش را پرداخت کرده اند. یک سرمایه گذار، در این حالت، چاره ایی جز بله گفتن به شما ندارد.

 

۳. هرچند وقت، سرمایه گذاران را با خبر کنید:

این برای مواردی است که سرمایه گذاران شما را بار اول رد کرده اند. اگرچه رد شدن، حس خوبی ندارد و شما را از آنان ناامید و حتی متنفر خواهد کرد اما، پس از مدتی، این ناامیدی و یا تنفر می تواند تبدیل شود به منبع بزرگی از انرژی و آگاهی برای اصلاح روش، رفع مشکلات و بهتر کردن اوضاع. یعنی در واقع، آن شکست را به پل پیروزی تبدیل کنید. بنابراین تلاش کنید تا ارتباطتان را با آنان حفظ کنید و به محض انجام تغییرات مهم یا رویدادن اتفاقات خوب، سرمایه گذاران را در جریان بگذارید ممکن است نظرشان این بار با دیدن پیشرفت های شما، بهتر و بیشتر جلب شود.

 

۴. با دست پر به سراغ سرمایه گذران بروید:

هزینه های اداره کسب و کارتان، ایجاد بسترهای تولید انبوه، هزینه تولید یک نمونه، و مهمترین آن ها هزینه جذب مشتری جدید، و ارزشی که آن مشتری در چرخه حیات تجاری اش برای شما خواهد داشت را بدست آورید. شما پیش از مراجعه به سرمایه گذار باید بدانید که هزینه ای یافتن یک مخاطب احتمالی و تبدیل آن به مشتری به طور متوسط به ازای هر مشتری چقدر خواهد بود. و برای اینکه بتوانید به سود برسید این هزینه باید به چه اندازه ای کاهش پیدا کند. همچنین باید بتوانید برآورد کنید که یک مشتری، به طور متوسط در طول دورانی که با کسب و کارتان در ارتباط است ممکن است چه مقدار سودآوری برای شما داشته باشد.

 

 

منبع:

سایت کار برای زندگی و نه زندگی برای کار

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی