سرمایهی اصلی هر انسانی، تواناییها و مهارتهای اوست. اما این سرمایههای درونی به طور خود به خودی به درآمد و پول تبدیل نمیشوند. ممکن است شما مهارتهای باارزشی داشته باشید اما قادر نشده باشید، آنها را به درآمد و ثروت تبدیل کنید. مهارت بالا فقط یکی از عوامل کسب درآمد است و به تنهایی برای موفقیت مالی کافی نیست.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
قاعدهی مثلث درآمدزایی مهارت چیست؟ مثلث درآمدزایی مهارت شامل سه عاملی است که تعیینکنندهی میزان درآمد شما از طریق به کار بردن مهارتهایتان است. در یک بازار آزاد، میزان درآمد شما با این سه عامل نسبت مستقیم دارد. هر عامل یکی از اضلاع این مثلث را تشکیل میدهد، که عبارتاند از:
ضلع اول: سطح مهارتهای شما
ضلع دوم: میزان تقاضا برای مهارتهای شما
ضلع سوم: دشواری جایگزین کردن افراد دیگر به جای برای انجام این مهارتها
بنابراین هر چقدر که سطح مهارتهای شما بالاتر، نیاز به آن مهارت بیشتر و جایگزینی دیگران به جای شما دشوارتر باشد؛ درآمد شما بیشتر خواهد بود و برعکس٫
ممکن است شما از مهارت بالایی در کار خود برخوردار باشید اما اگر به راحتی بتوان فرد دیگری با مهارت بالا را به جای شما به کار گرفت در این صورت درآمد شما سقف پایینی خواهد داشت. علت درآمد بسیار بالای برخی درآمدها، دشواری جایگزین کردن آنها است. یک سرایدار با یک جراح مغز از لحاظ مقام و منزلت انسانی (در یک جامعه سالم) هیچ تفاوتی باهم ندارند و از این لحاظ باهم برابر هستند. اما میزان درآمد آنها دارای نابرابری زیادی است. درآمد آنها از قاعدهی مثلث درآمدزایی مهارت تبعیت میکند. یعنی دستمزد هر یک با میزان مهارتش در انجام کار، نیاز مردم به آن کار و این که جایگزینیاش چقدر دشوار است؛ نسبت مستقیم دارد. میتوان نظافت و نگهداری از ساختمان را در مدت کوتاهی به هر فردی آموخت. جایگزین کردن او نیز بسیار آسان است. در صورتی که یک جراح مغز پس از سالها صرف وقت، آموزش، تلاش و ممارست به آن جایگاه رسیده و هر کسی نمیتواند کار او را انجام دهد. بنابراین جایگزینی او کار راحتی نیست. پس جای تعجب نیست که درآمد جراح در یک ساعت با درآمد سرایدار در یک سال برابر باشد. این قاعده در مورد تمام مشاغل دیگر نیز صادق است. صرفنظر از شخصیت افراد، درآمد هر فرد در یک شرکت یا موسسه با نیاز آنها به خدماتش، قابلیتهایش در انجام وظایف و دشوار بودن جایگزینی او به طور دقیق متناسب است. اما هر یک از این عوامل را چطور میتوان برای دستیابی به حداکثر درآمدزایی کنترل کرد.
عامل مهارت: توسعه مهارت، خلاقیت و ایجاد تفاوت مهارت در میان سه عامل مذکور، بیشتر از دو عامل دیگر قابل کنترل است. میزان مهارت شما از چند عامل ناشی میشود: میزان استعداد، علاقه و پشتکار. اگر استعداد ذاتی در کاری که انجام میدهید داشته باشید، آن را به آسانی و در سطح بالایی یاد خواهید گرفت. اگر علاقه با استعداد همسو باشد، یادگیری شما با راحتی و لذت بیشتری همراه خواهد بود. اما این دو عامل به تنهایی کافی نیست. پشتکار، تلاش و ممارست شما بسیار تعیینکننده است. علاقه معمولاً نشانهی وجود استعداد است مگر این که علاقهای کاذب و گذرا باشد. بنابراین معقولتر است که کاری را که دوست داریم، انجام دهیم. بیشتر افرادِ با درآمدِ بالا، آدمهایی هستند که به کار خود عشق میورزند و به همین دلیل وقت، تمرکز و تلاش زیادی را صرف آن میکنند و به مهارت بالایی در کار خود دست مییابند. بنابراین یا کاری را که دوست دارید، انجام دهید یا کاری را که انجام میدهید، دوست داشته باشید و در هر دو صورت کار خود را با تمرکز و پشتکار انجام دهید. علیرغم میزان استعداد، همیشه میتوان مهارتها را تقویت کرد. میتوان با خودآموزی و مطالعه، شرکت در دورهها و کارگاههای آموزشی و تمرین مداوم، مهارت خود را توسعه داد.
«یادگیری مستمر کلید موفقیت در قرن بیست و یکم است. یادگیری مادامالعمر حداقل شرط موفقیت در هر رشتهای است. همین امروز تصمیم بگیرید که دانشجوی حرفهی خود بشوید و برای بقیه عمر به آموختن و بهتر شدن ادامه دهید.» برایان تریسی
اهمیت عالی بودن در کار در بازار کار، پرداخت عالی در قبال عملکرد عالی انجام میشود. هدف شما باید این باشد که با یادگیری تمام جزئیات و فوت و فن شغل خود، به یک متخصص طراز اول در آن حرفه تبدیل شوید.
«کیفیت زندگی شما صرف نظر از این که در چه حوزهای کار میکنید، بستگی دارد به این که تا چه حد خود را متعهد میدانید که در کار خود بهترین باشید.» وینس لومباردی متعهد به عالی بودن در کاری که انجام میدهید دیر یا زود شما را به درآمد و جایگاهی که شایستگیاش را دارید، خواهد رساند. بر اساس یک قاعده «زندگی شما فقط هنگامی بهتر میشود که شما بهتر شوید و چون محدودیتی برای بهتر شدن وجود ندارد، مرزی نیز برای بهتر کردن زندگیتان قابل تصور نیست.» پس عزم شما برای قرار گرفتن در میان افراد سرآمد شغل خود میتواند نقطه عطف و کلید موفقیتهای مالی شما باشد. از خود بپرسیدکه: چه مهارتی است که اگر آن را بیاموزم و به نحو احسن انجام دهم، بیشترین تأثیر مثبت را در کار و زندگیام خواهد داشت؟» سپس به طور روزانه برای بهتر شدن در آن مهارت تلاش کنید. به زودی شاهد پیشرفتی که این مهارت در افزایش دستمزد و وضعیت مالی شما ایجاد میکند، خواهید بود و احساس خیلی بهتری نیز نسبت به خود و کارتان خواهید داشت. از طرف دیگر همیشه سعی کنید کار و خدمتی بیش از دستمزد خود انجام دهید.
«اگر بیش از آنچه به شما پرداخت میشود، کار کنید؛ در نهایت بیش از آنچه کار میکنید به شما پرداخت خواهد شد.» ناشناس
خلاقیت و ایجاد تفاوت در هر کاری میتوان تفاوت و مزیتی ایجاد کرد. لازمهی این کار، ابتکار و خلاقیت است. همهی ما دارای خلاقیتی ذاتی و طبیعی هستیم. پس قدرت خلاقه خود را برای متمایز کردن مهارت، شغل و خدمات خود به کار گیرید. سرعت عمل در زندگی امروزی امتیاز مهمی محسوب میشود. بنابراین کسی که بتواند در مدت کمتری به تقاضاها پاسخ گوید، مشتری و درآمد بیشتری خواهد داشت. میتوان در ظاهر، سرعت، کیفیت و کمیت و سایر عوامل خلاقیت و نوآوری به خرج داد و ایجاد تفاوت، مزیت و ارزش بیشتر کرد. همیشه باید به دنبال ارائه ارزش و خدمت بیشتر و بهتر باشید. در این صورت درآمد و ثروت بیشتر خود به خود به سراغ شما خواهد آمد.
«وقتی مستقیماً به دنبال ثروت بروید، هرگز به آن نخواهید رسید. ثروت فقط به عنوان نتیجهی فرعیِ ارائهی ارزش مفید به دست میآید.» هنری فورد
عامل تقاضا: جامعهی هدف بازار، ایجاد تقاضا
«فقط یک رئیس وجود دارد و او همان مشتری است. او با صرف پولش در جای دیگر میتواند تمام افراد از مدیر تا زیردستان او را اخراج کند.» سام والتوم موفقیت شما در کار به این بستگی دارد که به چه نحو با مشتریان برخورد و چگونه به آنها خدمت میکنید و تا چه حد رضایت آنها را جلب میکنید. هر چه رضایت مشتریان از شما بیشتر باشد، خود آنها، مشتریان بیشتری را به سوی شما خواهند کشاند. با این حال خودتان نیز باید جامعه هدف و مشتریان بالقوه خود را بشناسید. شاید در نگاه اول، میزان تقاضای بازار برای مهارت (شغل، محصول و خدمات) ما عامل قابل کنترلی به نظر نرسد اما تا حدودی میتوان آن عامل را کنترل کرد یا شرایط خود را با تقاضای بازار سازگار کرد. اگر شما بازاریاب یخچال باشید در قطب شمال موفقیت چندانی نخواهید داشت اما در نواحی استوایی وضعیت کاملاً متفاوت خواهد بود. پس اگر در اطراف شما تقاضا وجود ندارد به جایی بروید که تقاضا بالاست. با وجود فناوریهای جدید و اینترنت؛ ارائه خدمات و محصولات به طور بالقوه در تمام جهان ممکن است.
مسئله دیگر خلق نیاز تازه و ایجاد تقاضای جدید است. بسیاری از محصولات موجود در بازار هیچ نیاز ضروری را برآورده نمیکنند بلکه در اثر تبلیغات در افراد ایجاد شدهاند. پس میتوانید حتی نیازی جدید را خلق کرده و تقاضا ایجاد کنید و سپس آن را برآورده کنید. مردم حاضر هستند به هر چیزی که به آنها احساس خوب و مهم بودن بدهد، پول پرداخت کنند. ببینید چطور میتوانید چنین احساسی را به آنها بدهید.
«فرض کنید تمامی افراد متنی بر گردن آویختهاند که روی آن نوشته شده “کاری کن که احساس کنم مهم هستم”؛ با این روش نه تنها در تجارت و فروش بلکه در زندگی نیز موفق خواهید شد.» مِری کِی اَش
عامل دشواری جایگزینی سهولت و دشواری کسب مهارتها باهم تفاوت دارد. همان طور که مثال زدیم هر فردی در مدت کوتاهی میتواند سرایداری را یاد بگیرد اما در مورد برخی مهارتها و مشاغل باید استعدادهای خاص داشت و سالها وقت، هزینه و انرژی صرف کرد. عامل جایگزینی برای نوجوانانی که میخواهند در مورد رشته تحصیلی و شغل آیندهی خود تصمیم بگیرند؛ بسیار مهم و در تمام طول زندگی بزرگسالی آنها تعیینکننده است. تغییر شغل در سنین بالاتر با ریسک بیشتری همراه است اما تعداد کسانی که با تغییر شغل در سنین میانسالی به درآمد بیشتر دست یافتهاند نیز کم نیست.
عامل ایجاد خلاقیت و مزیت، جایگزینی شما را دشوارتر میسازد. پس برای کسب درآمد بیشتر، نیازی نیست که بخواهید مهارت و شغل خود را تغییر دهید بلکه کافیست که نوآوری و ابتکار به خرج داده و خود را از رقبا متمایز کنید.
حالت بهینهی مثلث درآمدزایی اگر از درآمد و دستمزد خود رضایت ندارید اولین کاری که باید انجام دهید تعیین این است که چه میزان درآمد برای شما کفایت میکند. باید سبک زندگی خود را مشخص کنید و هزینههای آن را محاسبه نمایید. نگرش «هر چه بیشتر، بهتر» دیدگاه مناسبی نیست. باید مشخص کنید که میخواهید چقدر از وقت و انرژی خود را صرف کسب درآمد کنید. وقتی که مبلغ درآمد مورد نظر را مشخص کردید، باید ببینید که چه نوع تغییری در اضلاع مثلث درآمدزایی، شما را راحتتر و سریعتر به درآمد دلخواه میرساند و سپس آنها را اعمال کنید.
«پاداش شما در زندگی، چه ملموس چه ناملموس، به ارزش خدمات شما به دیگران بستگی دارد. درآمدتان به نوع کارتان، کیفیت انجام آن و هزینه جایگزین کردن شما بستگی دارد. درآمدتان زمانی تضمین میشود که کار مهمی انجام دهید، کاری که در بازار برایش تقاضا وجود دارد و کاری که واگذاری آن به دیگران سخت است.» برایان تریسی
منبع:
زندگی رویایی
ثبت نام و عضویت میز کار