پدر پولدار، همیشه در مورد سرمایهگذارهای حرفهای صحبت میکرد. به اعتقاد او سرمایهگذارهای کاربلد کسانی هستند که روش کنترل سرمایهگذارها را میدانند؛ کنترل سرمایه گذاری، کلید رسیدن به مبالغ بسیار زیاد پول در بازار است.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
۱. کنترل بر خود پدر پولدار میگفت:«مهمترین کنترلی که شما به عنوان یک سرمایهگذار باید داشته باشید، کنترل بر خودتان است.» بسیاری از ما در دوران تحصیلیمان فقط یادگرفتهایم که چطور میتوانیم در آینده کارمندی موفق شویم. تنها یک پاسخ درست برای این موضوع وجود دارد که اشتباهات پیش آمده را میتواند جبران کند، آن هم اینکه در مدرسه به ما یاد ندادهاند که چطور میتوانیم سواد مالیمان را بالا ببریم. به همین دلیل بعد از اینکه دوران تحصیلیمان تمام شد، زمان زیادی طول کشید تا بتوانیم دیدگاه و طرز فکرمان را تغییر دهیم و از نظر مالی با سواد شویم.
اما یک سرمایهگذار موفق میداند که در هر موقعیتی چند پاسخ درست و راهکار مفید وجود دارد، از اشتباهات میتوان درسهای زیادی گرفت و در نهایت سواد مالی برای رسیدن به موفقیت لازم و ضروری است. این افراد زمانیکه اشتباهی مرتکب میشوند، به جای اینکه عصبانی و ناراحت شوند، خودشان را کنترل کرده و سعی میکنند از آن اشتباه برای یادگیری بهتر و بیشتر استفاده کنند. آنها صورت وضعیت مالی خود را میدانند و به این موضوع کاملا آگاهی دارند که هر تصمیمگیری مالی چطور بر وضعیت درآمدشان تاثیر میگذارد.
۲. کنترل بر درآمد، هزینه و داراییها این کنترل از طریق افزایش سواد مالی به دست میآید. پدر پولدار الگوی جریان پول نقدی را بین سه طبقه بیپول، متوسط و ثروتمند به من اینطور آموزش داد: بیپولها هر میزان پولی را که در میآورند خرج میکنند و همین میشود که هیچ دارایی و پساندازی ندارند. طبقه متوسط همزمان با اینکه درآمدشان بیشتر میشود، بدهیشان هم افزایش مییابد. افزایش حقوق این افراد، این روند را برایشان ایجاد میکند که وامهای بیشتری برای خرید چیزهایی مثل خانه و ماشین از بانک بگیرند. به این ترتیب همزمان با افرایش درآمد، بدهیشان هم زیاد میشود؛ این چیزیست که ما به آن میگوییم چرخه دَوَرانی زندگی!
ثروتمندها اما داراییهایی دارند که برای آنها کار میکنند. این افراد شیوههای کنترل میزان هزینههای خود را یاد گرفتهاند و بر کسب درآمد و پول بیشتر تمرکز کردهاند. درآمدشان بهای هزینههای مصرفیشان را میدهد، قرض و بدهی هم یا ندارند یا به میزان خیلی کمی دارند. سرمایهگذارهای حرفهای وقت و انرژی خود را روی خرید چیزهای با ارزشی میگذارند که پول بیشتری برایشان به همراه بیاورد نه قرض و بدهی! به همین سادگی!
۳. کنترل بر مدیریت سرمایهگذاری فرد سرمایهگذاری که علاقه زیادی به تصمیمگیریهای مدیریتی دارد، این نوع از کنترلهای سرمایهگذاری را بلد است. این سرمایهگذار میتواند مالک انحصاری یک شرکت بزرگ باشد یا اینکه به خاطر علاقهاش به این موضوعات در فرآیند تصمیمگیری نقش داشته باشد. مهارتهایی که از طریق یک کسب و کار موفق با استفاده از مثلث کسبوکار حاصل میشود، برای این دسته از سرمایهگذاران ضروری است. زمانیکه یک سرمایهگذار حرفهای این مهارتها را بلد باشد، بهتر میتواند میزان اثربخشی مدیریت را بر دیگر سرمایهگذاریهای بالقوه تجزیه و تحلیل کند. اگر مدیریت به نظر کارآمد و موفق بیاید، سرمایهگذار با اعتماد بیشتر و خیلی راحتتر منابع مالی را سرمایهگذاری میکند.
۴. کنترل بر مالیات یک سرمایهگذار کارآمد اطلاعات لازم درباره قوانین مالیاتی را از راه مطالعه، پرسش از دیگران و گوش دادن به صحبتهای مشاوران خوب یاد گرفته است. او با استفاده از تمامی این اطلاعات سعی میکند میزان مالیات پرداختی مورد نیاز را به حداقل برساند و زمان پرداخت آن را تا حد امکان به تاخیر بیاندازد. به عنوان مثال در آمریکای شمالی مردمی که در زمینه کسب و کار فعالیت میکنند و کسانی که مثل من سرمایهگذارند، مزایای مالیاتی بیشتری نسبت به کارمندها و افرادی که شغل آزاد دارند، در اختیار دارند.
بخش عمدهای از درآمد سرمایهگذارهای حرفهای در قالب درآمد غیرفعال و ارائه محصولات است، به طوریکه برای انجام آنها ناچار به پرداخت بیمههای اجتماعی مانند بیمه تامین اجتماعی و غیره نیستند. آنها میتوانند قوانین مالیاتی را گاهی به طور نامحدود هم، برای تاخیر در پرداخت مالیاتها استفاده کنند. هزینههای مصرفی را با مبالغ بدون مالیات پرداخت میکنند و کاری میکنند که فقط درآمد خالصشان مشمول مالیات شود. این روشها و بسیاری ترفندهای دیگر به سرمایهگذارهای حرفهای مسیر اصلی سرمایهگذاری را نشان میدهد.
۵. کنترل در زمان خرید و فروش سرمایهگذار حرفهای میداند چطور در بازارهای دچار رکود و صعود معامله کند و در ایجاد یک کسب و کار جدید صبر زیادی دارد. من گاهی از این مدل صبر کردن به عنوان «دریافت پاداش با تاخیر» یاد میکنم. یک سرمایهگذار کارآمد میداند که پاداش مالی به دست آمده از یک سرمایهگذاری یا کسب و کار درست، میتواند سودآور شود، به فروش برسد یا صورت عمومی به خود بگیرد.
منبع:
خلاقیت
ثبت نام و عضویت میز کار