تبلیغ شماره 1

اگر فکر می‌کنید «بی سواد مالی» هستید، نگران نباشید. خیلی‌ها خیال می‌کنند هیچ سر رشته‌ای از هوش مالی ندارند. بسیاری از مردم تلاش می‌کنند با آگاهی از چگونگی مدیریت مسائل مالی شخصی، کاهش بدهی‌ها، کشف رمز بازار سهام و پس‌انداز برای بازنشستگی آماده شوند. اما باید باهوش مالی باشید یا باسواد مالی؟ آیا این دو عبارت یکسان هستند؟

 

هوش مالی، یکی از انواع هوش‌های چندگانه انسان است. این هوش نه منحصراً مربوط به مسائل مالی اما تا حدود زیادی به آن مرتبط است. شاید اگر به صورت اتفاقی از 100 نفر بپرسیم که هوش مالی چیست، مفهوم آن را با پول اشتباه بگیرند. اما هوش مالی چیزی فراتر از پول است. مفهومی جهان شمول، گسترده و البته قابل یادگیری.

اکنون مشهورترین چهره در زمینه هوش مالی رابرت کیوساکی است. اگرچه مفهوم هوش مالی را او با کتاب معروفش «پدر پولدار؛ پدر بی پول» در دنیا جا انداخت، اما تعاریف و مفاهیم هوش مالی اکنون در حال گسترده‌تر و مبسوط شدن است.

مثلاً آقای توماس جی استنلی با کتاب «همسایه میلیونر» نوع جدیدی از مفهوم هوش مالی را ارائه کرده و در آن به بررسی این موضوع پرداخته که آیا افراد موفق (در زمینه مالی)، از الگوی خاصی پیروی می‌کنند، به صورت خاصی فکر می‌کنند یا چگونه مسیر زندگی را طی می‌کنند که به هرچه می‌خواهند می‌رسند.

 اما در کنار مفهوم جدید هوش مالی، عبارت سواد مالی ویادگیری آن هم بسیار به کار برده می شوند. آیا این دو اصطلاح یکی هستند و یا اینکه به طور جداگانه مکمل هم می باشند؟ برای پاسخ به این سوالات، تعاریف و ابعاد و جنبه های هوش و سواد مالی به صورت کلی در ادامه بیان می شود.

 

 

 

 

هوش مالی

هوش مالی بیشتر یک عبارت ذوقی است تا واژه‌ای با دقت و تعریف علمی. رابرت کیوساکی هوش مالی را توانایی حل مشکلات مالی از طریق نگرش‌ها و دانش مالی درست می‌داند به‌طوری‌که باعث ایجاد رفتارهای مالی درست در افراد می‌شود. رابرت کیوساکی در کتاب «هوش مالی خود را افزایش  دهید» می نویسد؛ ” املاک و مستغلات، سهام، صندوق های پس انداز، کسب و کار یا پول، افراد را ثروتمند نمی کنند، بلکه این اطلاعات، دانش، عقل و فکر یا به عبارتی دیگر این هوش مالی است که افراد را ثروتمند می کند.” 

او یادآور می شود که برای مثال اگر بخواهید در انجام فعالیت ورزشی خاصی مهارت کافی کسب کنید، خرید تجهیزات آن کمکی به شما نمی کند بلکه شما باید برای موفقیت آموزش دیده باشید.  او هوش مالی هر فرد را به پنج بخش تقسیم می‌کند:

 

 

درآمدزاییهر اندازه افراد درآمد بیشتر یا راه‌های کسب درآمد جدیدتری داشته باشند هوش مالی بالاتری دارند. این مورد با توجه به مقدار پولی که بدست می آورید سنجیده می شود. اگر در آمد سالانه شما ۳۰ میلیون تومان باشد، هوش مالی شما نسبت به فردی که در سال ۱۰ میلیون تومن درآمد دارد، بالاتر است.  رابرت کیوساکی می گوید که  “بسیاری از مردم نتوانستند ثروتی برای خود بسازند و درآمد بیشتری را کسب کنند، زیرا آن‌ها پول را بدون کار می خواهند. آنچه که بسیاری از مردم نمی فهمند، این است که این فرآیند آن‌ها را به ثروت می رساند، نه پول “. تنها با یادگیری روش های کسب درآمد می توانید پول خود را افزایش دهید.

 

 

حفظ پولزمانی که درآمدی را کسب کردید، باید آن را حفظ کنید. حفاظت از پول به ویژه در برابر مالیات دومین بخش از هوش مالی است. هنگامی که شروع به کسب درآمد کرده اید، باید آن را از “شکارچیان مالی” محافظت کنید. کیوساکی می گوید که شما باید در مقابل این ۶ مورد از پول خود محافظت کنید:

مأموران دولتی – رابرت کیوساکی به ضرورت پرداخت مالیات (به صورت قانونی) با مأموران دولتی اذعان دارد. تأکید او تنها بر این است که تا حد ممکن مالیات کمتری را بپردازیم

بانکداران – بانک ها به طور مداوم سعی می کنند ذره ذره پول شما را به عنوان سپرده از چنگ شما در بیاورند. مراقب این دسته از افراد باشید و از پول خود در برابر آنها محافظت  کنید.

کارگزاران بورس – به طور مشابه، پرداختی های کارگزاران بورس می تواند به ثروت شما ختم شود. اغلب  هدف از خرید و فروش سهام برای کارگزاران کسب کمیسیون بیشتر می باشد.

کسب و کارها – کیوساکی می گوید ” همه کسب و کارها همیشه چیزی برای فروش به شما دارند”. وظیفه آن‌ها این است که شما را از پولتان دور کنند و وظیفه شما این است که پول خود را حفظ کنید. رابرت کیوساکی به شما توصیه می کند که زمان خرید یک وسیله از خودتان بپرسید ” آیا داشتن آن شما را فقیرتر می کند یا ثروتمندتر؟! ” 

روابط – پول نقش کلیدی را  در هر رابطه ای ایفا می کند. شما باید به طرف مقابل خود اعتماد کنید و به درک متقابلی از امور مالی دست یابید

وکلا –  در نهایت، مهم است که پول خود را از مشکلات قانونی دور نگه دارید.

 

 

بودجه‌بندی پول:  کیوساکی می نویسد: ” توانایی داشتن زندگی خوب و در عین حال سرمایه گذاری بدون توجه به اینکه چقدر درآمد کسب می کنید، نیاز به سطح بالایی از هوش مالی دارد.” این حوزه از هوش مالی براساس مقدار پولی که پس از پرداخت هزینه ها برای شما باقی می ماند، اندازه گیری می شود. برای حل بحران بودجه بندی دو راه وجود دارد: شما باید مخارج خود را کاهش یا درآمد خود را افزایش دهید. هر دو روش کسری بودجه را برطرف می کنند. اما مانند خیلی از افراد اعتقاد رابرت کیوساکی بر این است که در بلند مدت، افزایش درآمد راه حل بهتری است. رابرت توضیح می دهد که اختصاص مبلغی از بودجه به هزینه ثابت از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر تصمیم بگیرید ۱۰٪ از درآمد خود را پس انداز کنید، سپس این ۱۰ درصد را مبلغی ثابت در بودجه بندی خود قرار دهید. ابتدا مبلغی را به خودتان اختصاص دهید. کیوساکی می نویسد: “شما می توانید با نگاه کردن به میزان وقت و پولی که افراد صرف می کنند، آینده ی آنها را حدس بزنید”. او در ادامه می گوید ” زمان و پول دارایی های بسیار مهم شما هستند. آنها را عاقلانه  مصرف کنید”. 

 

 

تقویت پول(اهرم سازی برای پول): این بخش از هوش مالی با توجه به بازدهی سرمایه‌گذاری‌ها مشخص می‌شود. هرچه فرد از طریق سرمایه‌گذاری‌های خود سود بیشتری حاصل کند هوش بالاتری دارد. در کتاب افزایش هوش مالی رابرت کیوساکی این فصل طولانی ترین و حساس ترین بخش در کل کتاب است. این بخش نشان دهنده اصلی ترین بخش فلسفه مالی او را تشکیل داده است.  اهرم سازی – قرض گرفتن پول برای افزایش قدرت نقدینگی خود، در صورت داشتن قدرت کنترل سرمایه گذاری به گفته رابرت کیوساکی کار بسیار خوبی است اما اگر در کنترل سرمایه گذاری ضعیف عمل کنید، اهرم سازی بسیار خطرناک خواهد شد. او می نویسد: “بسیاری از افرادی که با سقوط املاک و مستغلات، با شکست رو به رو می شوند، افرادی بودند که بر روی افزایش ارزش ملک های خود از طریق بازار املاک حساب کرده بودند”. آنها در برابر ارزش بالای خانه خود پول قرض گرفتند اما هیچ کنترلی بر روی بالا و پایین رفتن بازار مسکن ندارند. این موضوع نشان دهنده هوش مالی ضعیف است. در عوض، او استدلال می کند که باید از اهرم سازی برای سرمایه گذاری کم خطر استفاده کنید، طوری سرمایه گذاری کنید که بر آن تسلط داشته باشید

 

 

بهبود اطلاعات مالی: اطلاعات مالی تنها به معنی مفاهیم مالی پایه و به معنای دانش مفاهیم مالی نیست بلکه همچنین به معنی اطلاعات دقیق از سرمایه‌گذاری‌هایی است که انجام می‌دهد. وارن بافت موفق ترین سرمایه گذار تمام دوران است، اما او هرگز قمار نکرد. بافت (و شریکش، چارلی مونگر) تحقیقات گسترده ای را برای تصمیم گیری‌های خود انجام می دهند، قبل از اینکه سهام شرکتی را بخرند، آن‌ها باید همه چیز را در مورد آن بدانند. بدست آوردن این اطلاعات به آن‌ها اجازه می دهد تا با اطمینان سرمایه گذاری کنند. در مقابل، رابرت کیوساکی برخی از سرمایه گذاری های خود را از روی نادانی انجام داده است.  او سهام هایی را خریده بود که امیدوار به بالا رفتن آن بود. این نوع تصمیمات بر اساس اطلاعات نیستند – بلکه مبتنی بر احساسات هستند.

 

 

 

 

سواد مالی

سواد بر چه اساسی شکل می گیرد؟ بر اساس نیازی که به وجود می آید و مواجهه با مشکل و چالش های آن مثلا در 1000 سال پیش برای زندگی نیاز نبود که فرد سواد خواندن نوشتن و یا سواد رسانه و ... داشته باشد چون نیازی نداشت و نداشتن آنها تهدیدی برای او و خانواده او نبود.

پس برای تامین و رفع نیاز باید به سمت افزایش توان مهارتی و ظرفیت مدیریتی نیاز(نیاز سنجی و راه حل محوری) حرکت کرد.

امروزه آگاهی در خصوص ابزارهای مالی، یکی از ارکان لاینفک زندگی بشر و پیش¬نیاز رشد اقتصادی در هر کشوری است. تحقیقات نشان می دهد هرچه سطح سواد مالی افراد یک جامعه بیشتر باشد، رونق مبادلات مالی و سطح رفاه افراد آن جامعه نیز افزایش می¬یابد، به¬الطبع آن در بحران¬های اقتصادی نیز رفتار جامعه کشور را به سمت و سوی ثبات خواهد برد

 سواد مالی یک سواد اجرایی است. سواد تئوریک و با کاربردهای دانشگاهی نیست و البته که سواد مالی موشک هوا کردن هم نیست و نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد. همه شما می‌دانید که در عملیات اجرایی بسیاری از آنچه خوانده‌اید یا سواد دانشگاهی شما کاربرد ندارند و البته مهمترین وظیفه آنها باز کردن دید یا تقویت توان حل مساله است. باید سواد اجرایی را یاد گرفت و به کار انداخت

از نظر مالی، سواد آموزی یک شبه اتفاق نمی‌افتد و با خواندن فقط یک کتاب انجام نمی‌شود. این موضوع از طریق آموزش، تجربه عملی و درس‌های زندگی اتفاق می‌افتد.

برخی سواد مالی را  مدیریت پول، بودجه‌بندی، پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و بیمه ...می دانند. یکی از جامع‌ترین و گسترده‌ترین تعاریف از سواد مالی توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه انجام شده است. طبق این تعریف سواد مالی عبارت است از: «دانش و آگاهی از مفاهیم مالی و همچنین مهارت و انگیزه استفاده از این دانش به منظور ایجاد تصمیم‌های مؤثر اقتصادی در تمامی موضوعات مالی به منظور بهبود رفاه مالی و همچنین مشارکت مؤثر در اقتصاد»

 با یادگیری این مجموعه مهارت‌ها زندگی شما دگرگون خواهد شد! بعضی از افراد ذاتا دارای هوش مالی خوبی هستند و می توانند آن راتقویت کرده و افزایش دهند. امابعضی از افراد نیاز دارند این دانش را از ابتدا فرا بگیرند. هر دو گروه باید به یادگیری سواد بپردازند. البته باید خاطر نشان کرد این مهارت‌ها و آگاهی‌ها به تنهایی نمی‌تواند شما را ثروتمند کند. با بکارگیری این دانش در زندگی است که راه ثروتمند شدن را خواهید پیمود.

 

بنابراین اگر شما می‌خواهید سواد اجرایی مالی خود را افزایش دهید باید چه‌کار کنید؟ عمل، عمل و عمل. به جز این روش دیگری وجود ندارد.

 

بخوانید و بدانید:

تعریف سواد مالی

 

 

سواد مالی شش جنبه اساسی یک فرد را شامل می‌شود:

کار و درآمد 

خرید کالاها و خدمات 

پس‌انداز

اعتبار و بدهی

سرمایه‌گذاری

مدیریت ریسک و بیمه

تصمیم‌گیری مالی

 

با توجه به جنبه های ذکر شده ابعاد سواد مالی در قالب چهار بخش زیر بیان می شود:

 

1- مدیریت کسب درآمدبرای یک شخص درآمد به معنی مقدار پول دریافت شده در طول یک دوره از زمان، شامل پول دریافتی در مقابل کار یا خدمت، فروش کالا یا یک دارایی یا سود بردن از سرمایه گذاری  مالی است.

 

2- مدیریت پولیک روش سازماندهی درآمد و هزینه است که برای دستیابی به اهداف مالی و مصرفی اعطا می شود، برنامه ریزی برای مخارج می توانددر کنترل پول کمک کند. مهارتهای مدیریت پول و عادتهای مالی پسندیده بدون توجه به میزان پول مورد نیاز هستند.

 

3- مدیریت اعتبار و بدهی: اعتبار یک ابزار برنامه ریزی ارزشمند است که نیازمند مدیریت دقیق است. اگر به طور موثر از آن استفاده شود به رفاه بیشتر کمک می کند اما هنگامی که از آن سو استفاده شود، به طور پیش فرض منجر به ورشکستگی و از دست دادن اعتبار  می شود. از طریق مدیریت اعتبار و بدهی می توان بدهی ها را پرداخت و هزینه ها را محدود کرد. همچنین نرخ بهره و وجوه پرداخت به طلبکاران را به حداقل رساند. مدیریت اعتبار و بدهی اجازه می دهد که تمام بدهی ها را با پرداخت ماهیانه کم پوشش دهیم

 

4- مدیریت ریسک مدیریت ریسک اداره کردن برای دستیابی به یک میزان مقتضی در میان فرصتهای بالقوه واقعی تا زمانی که عوامل  مخالف به حداقل رسیده باشد.جریان برآورد احتمال زیان و روش های تدبیر کردن برای به حداقل رساندن یا مدیریت کردن زیان، برای مثال به واسطه خرید بیمه یا سرمایه گذاری های گوناگون

 

باهوش مالی یا باسواد مالی؟

با توجه به این توضیحات می‌توان گفت که آن‌ها دو اصطلاح متفاوت برای بیان یک موضوع هستند. هوش مالی، بیشتر روی ویژگی‌های ذاتی و شم اقتصادی و بعد نگرشی تأکید دارد و جنبه مکمل  آن، سواد مالی بر جنبه اکتسابی و دانش و رفتار مالی. البته در ادبیات مالی شخصی این دو مکرر به جای هم استفاده می‌شوند. هدف اصلی این هست که هر دو اصطلاح باید در زندگی شخصی و اجتماعی شخص به کار گرفته شده، تقویت و در صورت لزوم آموزش داده شود با توجه به جدید بودن این مفاهیم، مسلما برخی از نگرش و ارزشها در راستای این آموزش ها تغییر خواهند کرد. رابرت کیوساکی سرمایه دار معروف و نویسنده کتابهای مالی می گوید : اگر ارزش ها، نگرش ها و الگوهای زندگی خود را تغییر دهید قطعا راه موفقیت را به روی خود گشوده اید.

 

 

تدوین و گردآوری: جمعی از نویسندگان تیم

 

 

 
 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی