بسیاری از برندها سهم از ذهن مشتری را معادل با سهم از بازار برند میدانند. از این رو تمام تلاش خود را برای کمک به ماندگاری نام برند خود در ذهن مشتری انجام میدهند. در حقیقت میتوان گفت یکی از چالش برانگیزترین موضوعهایی که برندهای بزرگ با آن رو به رو بودهاند بحث موفقیت برند بوده است.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
میتوان گفت اکثر بازاریابان در تلاش برای به موفقیت رساندن برند کسب و کارها هستند و فشار زیادی را برای تحقق این امر تحمل میکنند. اما سوال اینجاست که برای موفقیت برند چه کارهایی باید انجام گیرد؟ و از همه مهمتر اینکه برندهای محبوب چگونه موفق به کسب این موفقیت شدهاند؟ در حقیقت میتوان گفت یکی از چالش برانگیزترین موضوعهایی که برندهای بزرگ با آن رو به رو بودهاند بحث موفقیت برند بوده است. از سوی دیگر تلاش برای کسب شهرت باعث شده است که بسیاری از برندهای بزرگ جهان بهای سنگینی را بپردازند. در ادامه این مطلب اشتباهاتی را که یک کسب و کار برای موفقیت برند خود مرتکب میشود، مورد بررسی قرار میدهیم.
عدم اجرای صحیح دستور العمل های برند سازی
با عبور از اولین بن بست ، مدیران کسب و کار متوجه نیاز کسب و کارشان به برند سازی می شوند اما نمی دانند چگونه باید شروع کنند و فقط کاری را انجام می دهند تا برندسازی کرده باشند. هرچند اجرای کمپین های بازاریابی و برند سازی می تواند تاثیرات مثبتی در کسب و کار داشته باشد اما ممکن است عدم رعایت اصول برند سازی باعث تخریب هویت کسب و کار شما و همین طور موجب هدر رفتن سرمایه شما بشود. اگر تصمیم گرفته اید برند سازی انجام دهید کمی تأمل کنید و عجول نباشید. برخی از مدیران کسب و کار بعد از اینکه متوجه اهمیت برندسازی می شوند به سرعت شروع به تبلیغات در رسانه های مختلف می کنند و نام تجاریشان را به همراه شعار هایی به چاپ می رسانند اما در حال هدر دادن بودجه تبلیغاتی خود هستند.
اولین قدم در برند سازی ، آماده سازی پیام هایی است که می خواهید به مخاطبان انتقال دهید. یک کسب و کار باید قبل از شروع برنامه های برند سازی موارد زیر را دقیقا و بر اساس فکر مشخص نماید.
نام تجاری : انتخاب نام تجاری مطابق با اصول انتخاب نام تجاری
محصول یا خدمات اصلی : هر کسب و کار باید یک محصول یا خدمت را به عنوان محور توسعه خود در نظر بگیرد. در حقیقت یک محصول یا یک دسته محصول خاص باید توسط شما ارائه شود و به عنوان محصول اصلی شما برای همه مخاطبانتان شناخته شود. شما باید بر روی قسمتی از بازار تمرکز کنید و تخصصی تر کار کنید. هیچ وقت به دنبال فروش همه چیز به همگان نباشید.
لوگو : بعد از تعیین نام تجاری باید لوگو به صورت متنی یا تصویری یا هردو مورد متانسب با نام و موضع کسب و کار طراحی شود.
رنگ سازمانی : برای اجرای یک برنامه برند سازی موفق شما باید یک یا ترکیبی از چند رنگ را به عنوان رنگ سازمانی انتخاب کنید. معمولا تعداد رنگ های سازمانی بین ۱ الی ۳ رنگ است و اغلب اوقات رنگ سازمانی شما باید با رنگ سازمانی رقبا متفاوت باشد ،انتخاب رنگ سازمانی با زمینه فعالیت شما در ارتباط است و تاثیر مستقیمی روی میزان فروش شما خواهد داشت.
شعار : ادعای کسب و کار شما چیست ؟ شعار کسب و کار شما باید مشخص کند که رسالت شما در بازار چیست. شعار کسب و کار باید ۱۰۰% واقعی و قابل لمس باشد اگر شعار کسب و کار شما غیر واقعی یا ایده آل باشد مشتری خیلی زود متوجه خواهد شد. در انتخاب شعار خود سعی کنید از واژه هایی با پسوند ترین استفاده نکنید گوش مردم پر از عباراتی مانند بزرگترین ، بهترین و … است و به هیچ وجه این کلمات ، کلمات مناسبی برای شعار شما نیستند. به جای اینکه از واژه های ترین استفاده کنید سعی کنید نفر اولی باشید که بر روی قسمتی خاص از بازار تمرکز می کنید.
بعد از مشخص شدن موارد فوق همیشه از آنها به یک شکل استفاده کنید. لوگو ، نام تجاری ، شعار و رنگ سازمانی را در همه جای کسب و کارتان استفاده کنید و سعی کنید در همه جا یکسان باشند تا در ذهن کارکنان و مشتریان به خوبی ثبت شود.
سعی کنید لوگو ، رنگ سازمانی و … در وب سایت شما ، سربرگ ها ، فاکتور ، کارت ویزیت و دفتر کارتان به یک صورت دیده شود. تمام پرسنل مجموعه را آموزش دهید تا متوجه اولویت های کسب و کار شما باشند. در تماس های حضوری و تلفنی سعی کنید همواره کیفیت ثابتی داشته باشید و همواره پاسخگویی به مشتری فرآیند مشخص و واحدی داشته باشد.
عدم استفاده از رنگ ها و تصاویر
اگر در برنامه های تبلیغاتی از رنگ ها و تصاویری که نشانه ی کسب و کار شما هستند استفاده نکنید ، به خاطر سپردن کسب و کار شما برای مخاطب سخت تر خواهد بود. بسیاری از برنامه های تبلیغاتی بدون اینکه هیچ رنگ خاصی را در ذهن مخاطب ثبت کنند یا تصویر خاصی را به عنوان نشانه برند به مخاطب معرفی کنند برگزار می شوند. اگر می خواهید برنامه ی تبلیغاتی شما در بلند مدت یک برنامه موفق باشد و برندتان در ذهن مشتری جایگاه خاصی داشه باشد ، حتما از رنگ ها یا تصاویر استفاده کنید. به عنوان مثال ۳ اپراتور تلفن همراه کشور دارای رنگ سازمانی هستند ، شاید شعار ایرانسل ، رایتل و همراه اول را به خاطر نداشته باشید اما آیا رنگ سازمانی آنها را به خاطر ندارید یا لوگوی رایتل و همراه اول را به یاد نمی آورید ؟ رنگ ها و تصاویر سریعتر و بهتر در حافظه انسان ذخیره می شوند. در واقع شما برای اینکه به مخاطب کمک کنید شعار شما را نیز به خاطر بسپارد می توانید شعار خود را به گونه ای قابل تصور برای مخاطب بیان کنید و مخاطب بوسیله ی تصویر سازی ذهنی راحت تر کلمات را به خاطر خواهد سپرد.
کسب سهم از ذهن مشتری
بسیاری از برندها سهم از ذهن مشتری را معادل با سهم از بازار برند میدانند. از این رو تمام تلاش خود را برای کمک به ماندگاری نام برند خود در ذهن مشتری انجام میدهند. برندهایی که اهمیت زیادی به داشتن سهم از ذهن مشتری قائل هستند، تمام تلاش خود را برای جلب توجه مشتری میکنند. این برندها با کسب محبوبیت در شبکههای اجتماعی تعداد مخاطبان خود را افزایش میدهند. اما نکتهی مهمی که نباید از آن چشمپوشی کرد این است که این سهم از ذهن مشتری زمانی برای برند موثر واقع خواهد شد که سبب جذب مشتری وفادار و افزایش فروش شود. در غیر این صورت ارزشی ندارد. از این رو داشتن مدل صحیح کسب و کار در کنار توجه به بستر نرمافزاری مناسب میتواند گام موثری در موفقیت برند باشد.
درک نادرست از تعامل با مشتری
به عنوان یک بازاریاب حرفهای باید این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که سوالات رایجی مثل درخواست قیمت محصولات به معنی تعامل اثربخش با مشتری نیست. در حقیقت افزایش حاشیهی تعامل با مشتری و پرسش و پاسخهای سازنده است که میتواند به موفقیت برند کمک کند. هر چند منحصر به فرد بودن و شهرت یک برند میتواند سودآوری زیادی برای یک کسب و کار داشته باشد. اما در نهایت این جذب مشتری وفادار است که قادر خواهد بود حاشیه سود را افزایش دهد.
موفقیت برند
سوالات رایجی مثل درخواست قیمت محصولات به معنی تعامل اثربخش با مشتری نیست. بلکه افزایش حاشیهی تعامل با مشتری و پرسش و پاسخهای سازنده است که میتواند به موفقیت برند کمک کند.
ناتوانی در پوشش تقاضای مشتری
هر کسب و کاری در تلاش برای افزایش محبوبیت برند خود و جذب مشتری است. اما متاسفانه بسیاری از آنها در صورت افزایش تصاعدی تقاضا از ارائهی محصول مورد نظر مشتری عاجز میمانند. در حقیقت میتوان گفت که برنامهی از پیش تعیین شدهای برای پاسخ به نیازهای مشتری و پوشش تقاضای محصولات ندارند. این عامل یکی از اشتباهات رایج کسب و کارهای نوپایی است که در تلاشند تا جای پای خود را در میان برندهای مختلف محکم کنند.
بیش از حد در دسترس بودن
یک برند برای موفقیت و جذب مشتری لازم است که همواره در دسترس باشد و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. اما جالب است بدانید که بیش از حد در دسترس بودن یک برند نتیجهی منفی خواهد داشت. زیرا عموم مردم ترجیح میدهند کالاهایی را خریداری کنند که فقط در فروشگاههای معتبر موجود است. بنابراین بیش از حد در دسترس بودن محصولات یک برند ذهنیت منفی در مورد کیفیت آن ایجاد خواهد کرد.
منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار
درست است که روش آزار مشتری و منتظر نگه داشتن او یکی از شیوههای بازاریابی است. اما این نکته را فراموش نکنید که منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار سبب از بین رفتن محبوبیت برند در بین آنها خواهد شد. زیرا مشتریان وفادار یک برند با داشتن درک کاملی از آن تصمیم به خرید میگیرند. از این رو انتظار دارند تا در سریعترین زمان ممکن خدمات یا محصول مورد نظر خود را دریافت کنند. بنابراین در کنار ارسال سیگنالهای فریبنده برای جذب مشتری سعی کنید زمان انتظار مشتریان وفادار خود را نیز تا جای ممکن کاهش دهید.
منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار سبب از بین رفتن محبوبیت برند در بین آنها خواهد شد. زیرا مشتریان وفادار یک برند با داشتن درک کاملی از آن تصمیم به خرید میگیرند. از این رو انتظار دارند تا در سریعترین زمان ممکن خدمات یا محصول مورد نظر خود را دریافت کنند.
بیان تمام ایدهها و برنامههای آینده
هر چند ارائهی چشماندازی از اهداف و برنامههای آینده یک کسب و کار تاثیر مثبتی در موفقیت برند آن خواهد داشت. اما این نکته نیز قابل چشم پوشی نیست که رقبای هر برند و رهبران بازار در صورت اطلاع از تمام ایدهها و برنامههای آینده یک برند ممکن است به کپی برداری از ایدهها بپردازند. بنابراین برای کمک به موفقیت برند خود لازم نیست که تمام ایدهها و برنامههای آتی خود را در اختیار عموم قرار دهید. اطلاع رسانی از زمان رونمایی محصول جدید و تخفیفهای خاص میتواند تاثیر مثبتی بر روی موفقیت برند شما داشته باشد.
در نهایت میتوان گفت که موفقیت عملی ذهنی و نسبی است که طرز تفکر شما آن را شکل میدهد. عواملی مانند طرز تفکر صاحبان کسب و کار، اعتماد به نفس آنها و میزان سرمایهگذاری و قدرت ریسکپذیری دست در دست هم میدهند تا منجر به شکست یا موفقیت یک برند یا کسب و کار شوند.
منبع:
برترین ها
بازاریابی نت
ثبت نام و عضویت میز کار