یورو ارز پذیرفتهشده برای ۱۷ عضو از ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا است. این کشورها برای ایجاد منطقه یورو (Eurozone) متحد شدهاند. درواقع برای درک یورو بهعنوان ارز مشترک لازم است تاریخچهای از منطقه یورو بدانیم.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
منطقه یورو چیست؟
منطقه یورو (Eurozone) یک مشارکت بین کشورهای شرکتکننده از اتحادیه اروپا (EU) برای اشتراک گذاشتن منافع اقتصادی و سیاسی است، که بهطور معمول تنها با کشورهای بزرگ در ارتباط هستند. انتظار همافزایی و طرح مقیاس اقتصادی از توافقهای انجامشده بین این کشورها است که انتظار میرود یک تأثیر مثبت و طولانیمدت داشته باشد.
درست بعد از جنگ جهانی دوم، اتحادیه اروپا بهعنوان راهی برای پرورش یک اروپای مسالمتآمیز با اقتصاد پایدار، شروع به توسعه کرد. پیشنهاد اتحادیه اروپا همزیستی مسالمتآمیز، کاهش محدودیتهای مرزی، اجازه برای سفرهای آزاد، ترکیب قدرت و نفوذ در مقیاس جهانی، افزایش رفاه (هرچند نه بهطور مساوی میان کشورها)، ارتقا چندجانبه حقوق بشر، ترویج ایدههای جدید برای کاهش گرمایش جهانی و مهمترین آنها، استفاده از یک ارز مشترک اروپا یعنی یورو بود. ارز مشترک با اهدف خوبی مانند راحتی در فرایند ارائه خدمات، حمل و نقل و حرکت سرمایه بین کشورهای یورو طراحی شد.
تاریخچه یورو
قوانین اولیه در مورد الزامات مورد نیاز یک کشور، برای مهاجرت از ارز ملی خود به ارز مشترک بهخوبی تعریف شدهاند که به معنای حذف کشورهای ضعیفتر است؛ مادامیکه عامل ایجاد یک رابطه نسبتا پایدار بین کشورها در ضوابط مشابه است. قوانین رسمی در پیمان ماستریخت (Masstricht) در سال ۱۹۹۲، مشخص کرد چگونه اعضای اتحادیه اروپا میتواند به سمت اقتصاد اتحادیه اروپا (EMU) و درنهایت، یورو حرکت کنند.
معیارهای ماستریخت که آنها به قلم درآوردند، عبارتند از: تورم حداکثر ۱/۵٪ بالاتر از میانگین تمام اعضا، محدودیت کسری و بدهی دولت، محدودیت قوانین نرخ ارز و محدودیت نرخ بهره بلندمدت. از زمانی که زندگی در سال ۲۰۰۲ به ارز مشترک یعنی یورو گره زده شد (هرچند تاریخ برای چند کشور متغیر باشد)، توانست دومین ارز اقتصادی بعد از دلار آمریکا باشد که با آن تعادل در بهای هر سهم (PAR= ارزش اسمی هر سهم) تثبیت شد.
مشکلات کشورها در استفاده از ارز مشترک
بخشی از مشکل در ارتباط با یورو، واگرایی معیارهای اصلی برای شرکت در اتحادیه پولی اروپا (EMU) است. این موضوع مشکلسازترین بدهی بوده است. محدودیت اصلی در حداکثر ۶۰٪ از بدهیهای دولت نسبت به تولید ناخالص داخلی (GDP) تنظیم شد؛ در برخی از کشورها نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی به بیش از ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است.
جالب اینجا است که توافق بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا و درنهایت EMU برای افزایش سقف وام انجام شد، به امید اینکه بتوان از آن برای پیشبرد نیازهای خاص هر کشور استفاده کرد. بدهی همیشه یک شمشیر دو لبه است که اگر از آن بهدرستی استفاده شود، قدرت جادوئی دارد. بهعنوانمثال، ایتالیا قادر به استفاده از افزایش قدرت استقراض خود برای افزایش هر دو استاندارد ملی خود در زندگی و سطح تحصیلات در سراسر کشور است که در رقابت با اقتصاد جهانی است. با اینحال، این موفقیت به دنبال یک سری هزینههای جدی درازمدت میآیند و درنهایت ممکن است ایتالیا، نیاز به بازسازی یا طراحی مجدد وامهای خود داشته باشد.
بدهی یونان به تولید ناخالص داخلی، مشابه ایتالیا است؛ ولی یونان با حمایت از زیرساختهای مستقل عظیم خود، راه خود برای عبور از منطقه رکود پیدا کرد؛ اگرچه بیش از نیمی از جمعیت را به کار گرفت و مالیات آنها را در سطوح حداقلی شامل میشد.
بدهی اسپانیا از زمانی که شروع به استفاده از یورو کرده، بهاندازه یونان نبود و رشد داخلی سریعی را با دسترسی به سرمایه جمعآوری شده خودش تجربه کرده است. آنها اکنون راه دیگری انتخاب کردهاند. در درجه اول در قالب ساختوساز بخش خصوصی است که پس از پایان جنگ جهانی دوم راکد گذاشته بودند. در مورد اسپانیا، نسبت بیش از حد بدهی به تولید ناخالص داخلی، کسری تجاری و این حد از سرعت ساختوساز، نه قابل تحمل است و نه یک معامله مرزی خوب!
اسپانیا با چالش پیشبرد تلاشهای خود برای یک اقتصاد متعادلتر روبهرو است؛ ازجمله سطوح بالاتری از صادرات که سالها طول میکشد تا غرامت آن جبران شود. هرچه در این مسیر پیش میرویم، سایهای از این بدهیها بر سر یورو پراکنده شده است. به نظر میرسد طرحهای بزرگ که برای حرکت بهسوی نوعی از سادگی و بازگشت به سمت معیارهای متوسطی که یورو در EMU بر اساس آنها پایهگذاری شد، ارائه میشوند، یک اثر معکوس داشته است. در حقیقت، ممکن است تعجب کنید که چرا و چگونه بسیاری از کشورهای مختلف با بسیاری از زبانهای مختلف، آداب و رسوم و تاریخ، همیشه میتواند یک ارز مشترک به اشتراک بگذارند و انتظار میرود به یک اندازه پیشرفت کنند!
مسیر یورو
یورو در آغاز کارش با دلار آمریکا برابری میکرد. در این مرحله، تمامی ارزهای ملی قبلی لغو شد و ارز مشترک جدید تأسیس شد. با وجود نوسانات سالانه، تغییر ناگهانی قیمت یک واگرایی به نفع یورو بود، مانند تضعیف سالیانه دلار آمریکا، که در اوج بحران بانکی اقتصادی رخ داد. اگرچه نوسانات بحران ۲۰۰۸ ادامه دارد، اما روند کلی یک یورو قویتر ارائه داده است، حتی از زمانی که سطح بدهی و کسری افزایش یافته است.
خط پایانی
درحالیکه به نظر میرسد تکامل اتحادیه اروپا در بیشتر قسمتها مفید بوده است، آیا فرض یک ارز واحد برای تنها بخشی از اتحادیه اروپا بهترین ایده بود؟ توانایی شرکتکنندگان در قرض گرفتن پول بیشتر با نرخ پایینتر، به هر کشور برای توسعه و رشد در راه خود اما با یک بهای بیشتر، کمک کرده است.
خط پایانی ارز مشترک
ارزش یورو از زمان آغاز آن بالا بوده است و درحالیکه سرمایهگذاران از دلار آمریکا گریزان بودند، در طول بحران بانکی یک پناهگاه امن به نظر میرسید. یک ارز قوی میتواند محصولات صادراتی شما را گرانتر کند و در تجارت عدم تعادل ایجاد کند، درحالیکه هنوز بهخوبی با سطح بدهیهای در حال گسترش پیوند نخورده است. تنها گذشت زمان، سرنوشت یورو را مشخص میکند. درحالیکه هنوز هم یکی از جذابترین ارزها در جهان است؛ اما طرح بزرگی ممکن است پس از یک دهه زندگی، آن را بیارزش کند.
نویسنده :
محمد جواد انصاری
ثبت نام و عضویت میز کار